اگر آنها برجام را پاره کردند، ما آن را آتش می‌زنیم

دشمن می‌خواهد توانمندی های جمهوری اسلامی را متوقف کند یا از بین ببرد یا اقلا از رشد آنها جلوگیری کندبه گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه شنبه) در دیدار سران سه قوه، مسئولان و کارگزاران نظام، مدیران ارشد دستگاههای مختلف و عناصر فعال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، افزایش توانمندیهای اساسی را موجب مصونیت و اقتدار ملت و کشور خواندند و افزودند: برنامه ریزی و اولویت بندی در حل دو مشکل اساسی رکود و بیکاری، شتاب حرکت برای تحقق اقتصاد مقاومتی را افزون تر خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با توصیه به بهره گیری هرچه بیشتر از فضای معنوی ماه مبارک رمضان به برخی ادعیه در این ماه شریف اشاره کردند و گفتند: در برخی ادعیه رمضانی درخواست نجات از گناهانی شده است که اگر خدایی نکرده مسئولان به آنها مبتلا شوند، ضرر آن به همه جامعه و به کشور خواهد رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای، بی انگیزگی، غفلت، سخت شدن دل، بی خیالی و غرور را از جمله این گناهان برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر مسئولان از خود مراقبت نکنند و مبتلا به این گناهان شوند، مراحل بعدی و خطرناک تر، کم آوردن در بزنگاهها، ابتلا به نفاق و تکذیب نعمت های الهی است.

ایشان تنها راه رهایی از این گناهان و لغزش ها را، تقوا و مراقبت از خویش دانستند.

رهبر انقلاب اسلامی سپس به مسائل روز اشاره کردند و با تأکید بر اینکه کشور در برهه کنونی، در شرایط حساس و خاصی قرار دارد، افزودند: از جمله ویژگی های مقطع فعلی این است که مسئولان، بر خلاف اوایل انقلاب، با ظرفیت های عظیم کشور بیشتر آشنا هستند و آگاهی کامل و جامعی نسبت به توانمندیها و امکانات دارند.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: ویژگی دیگری که موجب حساس بودن مقطع فعلی است، وجود یک دشمنی آشکار خاص با جمهوری اسلامی است که فراتر از اختلافات معمولی میان دولتهاست.

ایشان در بیان علت اصلی این دشمنی خاص، جمهوری اسلامی ایران را یک پدیده بی سابقه خواندند و خاطرنشان کردند: نظام اسلامی بر پایه مبانی فکری و عملی اسلامی با «استکبار، ظلم، تبعیض، و سیاستهای زورگویانه» مخالف است و با وجود همه فشارها، قدرت و نفوذ آن روز به روز در منطقه و جهان گسترش و عمق یافته و به عنوان یک قدرت رو به ظهور جدید، منافع ظالمانه قدرتهای استکباری را به چالش کشیده است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: باید طراحی و نقشه دشمن را شناخته و برای مقابله با آن، طراحی کلان و مصونیت بخشی داشته باشیم که برنامه های اجرایی نیز در چارچوب این طراحی کلان معنا پیدا خواهند کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: طراحی و نقشه دشمن، از بین بردن توانمندی های جمهوری اسلامی و اگر نتواند، جلوگیری از رشد این توانمندی هاست.

ایشان با تأکید بر اینکه تنها راه مقابله با طراحی دشمن، استفاده صحیح و مناسب از ظرفیت ها  و افزایش روزافزون قدرت و اقتدار کشور است، به بیان توانمندیهای اصلی و اساسی کشور پرداختند.

«ایمان اسلامی» اولین توانمندی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: طرف مقابل از همه امکانات خود بویژه فضای مجازی استفاده می کند تا ایمان اسلامی نسل جوان و نسل های بعدی را متزلزل کند، بنابراین باید برای حفظ و عمق بخشی به ایمان اسلامی در جامعه به عنوان یکی از زمینه های اقتدار، اهتمام ویژه ای داشته باشیم.

حضرت آیت الله خامنه ای «پیشرفت های علمی» را دومین توانمندی اساسی کشور خواندند و با تأکید بر اینکه طرف مقابل بشدت مخالف پیشرفت علمی است و برای متوقف کردن ان به ترور دانشمندان کشور نیز متوسل شده است افزودند: آنها برای مقابله با پیشرفت علمی حتی از ابزارهای خباثت آمیز و ممنوع همچون بدافزارها و ویروس های اینترنتی استفاده کردند که می توانستیم برای این جنایت، گریبان آنها را در دادگاههای بین المللی بگیریم که متأسفانه این کار انجام نشد.

ایشان خاطرنشان کردند: یکی از دلایل عمده فشار بر بخش هسته ای، مخالفت با پیشرفت علمی کشور است و خودشان هم می دانند که ادعای تلاش برای دستیابی به بمب هسته ای، یک دروغ آشکار است.

رهبر انقلاب اسلامی «توانمندی اقتصادی» و «توانمندی دفاعی بازدارنده» را از دیگر عوامل اقتدار کشور دانستند و با تأکید بر افزایش این توانمندیها گفتند: توانمندی سیاسی ملی به معنای وحدت و انسجام ملی باید حفظ شود و با وجود اختلاف ها و سلایق گوناگون سیاسی که اشکالی هم ندارد، در مبانی حرکت نظام، اختلافی در بین مردم بوجود نیاید.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: به لطف الهی امروز این انسجام و وحدت ملی نسبت به مبانی نظام وجود دارد و قاطبه مردم به انقلاب، مظاهر انقلاب، یادگارهای انقلاب و نام و یاد امام (ره) علاقه مند هستند.

ایشان «جمعیت جوان کشور» را از دیگر توانمندیهای اساسی برشمردند و افزودند: جمعیت جوان نعمت بسیار بزرگ و مهمی است مسئولان  دولتی باید با برنامه ریزی صحیح در جهت افزایش جمعیت جوان کشور حرکت کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای بعد از تأکید بر افزایش توانمندیهای شش گانه اساسی کشور برای مقابله با طراحی دشمن، خاطرنشان کردند: دشمن عبارت است از «شبکه استکبار» که در رأس آن دولت امریکا قرار دارد و همچنین «شبکه صهیونیستی» که مظهر آن رژیم جعلی صهیونیستی است.

ایشان با اشاره به اینکه طرف مقابل به هیچ وجه دشمنی خود را پنهان نمی کند، گفتند: سخن چند روز پیش وزیر امور خارجه در جلسه علنی مجلس مبنی بر اینکه ذات امریکا تغییری نکرده، سخن کاملاً درستی است، ذات امریکای کنونی همان ذات امریکای دوران ریگان است و هیچ تفاوتی هم میان دموکرات و جمهوری خواه وجود ندارد.

حضرت آیت الله خامنه ای به یک تصور غلط درخصوص امریکا اشاره و خاطرنشان کردند: برخی تصور می کنند ما می توانیم با امریکا کنار بیاییم و مشکلات خود را حل کنیم در حالیکه این تصور نادرست، و یک توهم است.

ایشان با تأکید بر اینکه از لحاظ منطقی، هیچگاه جمهوری اسلامی ایران مورد محبت دولت امریکا قرار نخواهد گرفت، گفتند: رفتار امریکاییها همواره خباثت آمیز و همراه با عناد بوده است، بنابراین، تصور اینکه مسائل ایران و امریکا سوءتفاهم است و از طریق مذاکره و به شیوه پنجاه پنجاه قابل حل است، تصوری غیر واقعی و غلط است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مسئله اصلی آمریکاییها، موجودیت جمهوری اسلامی ایران است که با مذاکره و رابطه حل نمی شود زیرا قدرت و استقلال ناشی از اسلام برای استکبار غیرقابل قبول است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه از دیدگاه امریکا، مصالحه به معنای تنزل از مواضع و اصول است، خاطرنشان کردند: این تنزل پایانی ندارد همانگونه که اکنون بعد از موضوع هسته ای، موضوع موشکی را پیش کشیده اند، بعد از موشک، نوبت به حقوق بشر می رسد، بعد از حقوق بشر، موضوع شورای نگهبان، سپس موضوع ولایت فقیه و در نهایت قانون اساسی و حاکمیت اسلام مطرح خواهد شد، بنابراین تصور اینکه جمهوری اسلامی می تواند با امریکاییها به مصالحه برسد، تصور نادرستی است.

رهبر انقلاب اسلامی به یک تصور غلط دیگر نیز اشاره کردند و افزودند: برخی تصور می کنند که علت خصومت امریکا با ایران، تحریک ها و ستیزه گری جمهوری اسلامی است در حالیکه آنها بودند که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، با بدگویی، تحریم، طلبکاری و پناه دادن به دشمن ملت ایران، بنای دشمنی و ستیزه را گذاشتند.

رهبر انقلاب اسلامی، تقویت «مصونیت و اقتدار کشور» را علاج واقعی همه دشمنی های مستکبران خواندند و تأکید کردند: براساس فرمان صریح قرآن باید هرچه می توانیم قوت و قدرت «ایمانی، اقتصادی، دفاعی، علمی، سیاسی و جمعیتی» خود را افزایش دهیم.

ایشان با فراخوان مسئولان همه دستگاهها به ادای کامل وظایف خود در روند افزایش توان و «مصونیت ملی»، به مسئولان وزارتخانه ها و دستگاههای مرتبط با توان علمی کشور توصیه کردند خود را از حواشی دور نگهدارند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر ضرورت حمایت از جوانان معتقد و انقلابی به عنوان یکی از توانمندیهای کشور، افزودند: همانگونه که صریح و آشکارا گفتم همواره از جوانان مؤمن انقلابی دفاع می کنم و به آنها ارادت دارم.

رهبر انقلاب اسلامی سخنان خود در جمع مسئولان و مدیران ارشد نظام را با بیان تذکراتی مهم در دو زمینه اقتصاد و برجام ادامه دادند.

ایشان رکود و بیکاری را دو مشکل عمده کشور دانستند و خاطرنشان کردند: این مشکلات بیشتر از اینکه ناشی از تحریم ها باشد، متوجه سیاستها و برنامه های دولت فعلی، دولت سابق و دولت اسبق است.

حضرت آیت الله خامنه ای در بیان برخی راهکارها برای حل این دو مشکل، توجه به صنایع کوچک و متوسط را ضروری خواندند و افزودند: احیای اینگونه صنایع، از بنیانهای اقتصاد مقاومتی است و می تواند تا حد زیادی باعث تحرک اقتصادی و ایجاد اشتغال شود.

رهبر انقلاب اولویت بندی کارها را بسیار مهم خواندند و خاطرنشان کردند: طبیعی است که هریک از وزیران محترم مشکلات خود را مهم تر بداند و برای جذب منابع بیشتر تلاش کند اما دولت باید با اولویت بندی واقعی، حرکت اقتصادی را شتاب دهد.

ایشان با ابراز امیدواری درباره عینی شدن نتایج فعالیتهای دولت در زمینه اقتصاد مقاومتی حمایت از شرکتهای دانش بنیان را دارای اولویت کامل و در حل دو مشکل عمده رکود و بیکاری مؤثر خواندند.

حضرت آیت الله خامنه ای، جذب و هدایت سرمایه ها و منابع خارجی به زمینه های مورد نیاز کشور را نیز مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: در این عرصه نیز باید با اولویت بندی عمل کرد.
جلوگیری از واردات کالاهایی که مشابه داخلی دارند و یا مورد نیاز کشور نیستند، تبدیل تجهیزات فرسوده صنایع، توجه کامل به بخش کشاورزی و تمرکز و سرمایه گذاری برای تولید و صادرات فرآورده های نفتی به جای خام فروشی از دیگر توصیه های رهبر انقلاب به مسئولان بود.

ایشان افزودند: افزایش تولید و صادرات نفت، نیاز کشور است اما در کشوری که دارای بزرگترین ذخائر گازی و نفتی جهان است، واردات بنزین نباید انجام شود و مسئولان برای رفع این مشکل باید برنامه ریزی و اقدام کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در نقد دیدگاهی که معتقد است منابع لازم برای تحقق اقتصاد مقاومتی وجود ندارد، افزودند: سپرده های ارزی و ریالی مردم در بانکها، رقم بسیار بالایی است با افزایش «تسهیلات و مشوقهای قانونی»، این منابع را به سمت شتاب یافتن روند اقتصاد مقاومتی هدایت کنید.

مسئله برجام و ارزیابی میزان پایبندی طرفهای مقابل به تعهداتشان، آخرین بخش از سخنان مهم رهبر انقلاب اسلامی در جمع مسئولان و کارگزاران نظام بود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، نظرات هر دو گروه موافقان و مخالفان برجام را مبالغه‌آمیز خواندند و گفتند: هم افرادی که از برجام تمجید می‌کنند و هم مخالفان و منتقدان آن، در بیان نظرات خود گاهی مبالغه و اغراق می‌کنند، در حالی که برجام هم «نقاط مثبت و محسّنات» دارد و هم «نقاط ضعف و معایب».

رهبر انقلاب افزودند: محسّنات برجام همان مواردی بود که جمهوری اسلامی را به روی آوردن به مذاکرات ترغیب کرد که البته خیلی از آن محسّنات تأمین نشد.

ایشان در اشاره به معایب برجام خاطرنشان کردند: این معایب مواردی است که ما همیشه از آن بیمناک بودیم و تکرار می‌کردیم که طرف مقابل، طرف بدعهد و بد ذاتی است که دبّه در می‌آورد و زیر قول خود می‌زند.

ایشان افزودند: در برجام خُلل و فُرجهایی وجود دارد که اگر بسته می‌شد، معایب، کمتر یا منتفی می‌شدند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تجلیل از تلاش فراوان و سخت مذاکره کنندگان هسته‌ای، تأکید کردند: آنچه که در خصوص برجام می‌گوییم، مطلقاً ناظر به زحمات و تلاشهای این برادران عزیز نیست، بلکه ارزیابی عملکرد طرف مقابل است.

رهبر انقلاب با اشاره به زوایای پر ابهام سند برجام که زمینه سوء استفاده طرف های مقابل را فراهم کرده است تأکید کردند: جمهوری اسلامی ابتدائاً برجام را نقض نخواهد کرد، زیرا وفای به عهد، دستور قرآنی است اما اگر تهدید نامزدهای ریاست جمهوری امریکا مبنی بر پاره کردن برجام عملی شود، جمهوری اسلامی برجام را آتش خواهد زد که این کار هم دستوری قرآنی درباره نقض عهد متقابل است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه به تشریح مصادیقی از عمل نکردن امریکا به تعهدات خود پرداختند و خاطرنشان کردند: وظیفه طرف مقابل، برطرف کردن تحریمها بود اما به این وظیفه عمل نکرده یعنی بخشی از تحریمها را به نحوی برداشته‌ اما در عمل تحریمها برداشته نشده است.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: امریکایی‌ها تحریمهای اولیه را بطور کامل حفظ کرده‌اند که این مسئله بر تحریمهای ثانویه نیز که قرار بود برطرف شود اثر می‌گذارد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای تأکید کردند: دست‌اندرکاران به این واقعیات توجه و دقت کنند و این حرف را تکرار نکنند که تحریمها برداشته شده است.

ایشان با اشاره به حل نشدن مشکل معاملات با بانکهای خارجی، افزودند: مقامات دولت امریکا در زبان و بخشنامه می‌گویند که مانعی برای معاملات بانکی با ایران وجود ندارد اما در عمل کاری می‌کنند که بانکها جرأت معامله با ایران را نداشته باشند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، سخنان اخیر یک مقام مسئول امریکایی را مبنی بر اینکه «ما نمی‌گذاریم ایران راحت باشد»، نمونه‌ای از همین رفتار دوگانه دانستند و گفتند: طرف امریکایی این گناه و تخلف بزرگ را در مانع تراشی برای تعامل بانکهای خارجی با ایران انجام داده و کسی نباید کار امریکایی‌ها را توجیه کند.

«بیمه نفتکشها» موضوع مهم دیگری بود که رهبر انقلاب، جزئیاتی از تخلف و بدعهدی امریکا در خصوص آن را بیان و خاطرنشان کردند: البته آنها در سقف محدودی این بیمه را قبول کرده‌اند اما ساختارهای بزرگ بیمه وارد این موضوع نمی شوند زیرا امریکایی‌ها در آن ساختارها و عضو هستند و مانع تراشی می کنند.

ایشان با اشاره به انجام کامل تعهدات جمهوری اسلامی افزودند: ما پیش‌پرداختها و تعهدات خود را پی در پی انجام دادیم و غنی‌سازی ۲۰ درصد، فردو و اراک را تعطیل کردیم، اما طرف مقابل همچنان متوقع است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای خطاب به رئیس سازمان انرژی اتمی کشور تأکید کردند: توقعات طرف مقابل را در زمینه «الیاف کربنِ دارای کاربرد در ساخت سانتریفیوژها» و در خصوص «اندازه‌گیری ۳۰۰ کیلو مواد هسته‌ای» مطلقاً قبول نکنید و زیر بار آنها نروید.

رهبر انقلاب، با اشاره به پولهای بلوکه شده کشورمان در خارج گفتند: امروز دسترسی به درآمدهای نفتی کشور کاری دشوار و هزینه‌دار است و پولهایی هم که در بانکهای دیگر کشورها داریم، هنوز به جمهوری اسلامی برنگشته است چرا که این پولها به دلار است و انتقال آنها به دلیل دشمنی و بدعهدی امریکا قفل شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای، در ادامه سخنانشان صنعت هسته ای را صنعتی راهبردی خواند که باید بدون لطمه باقی بماند و توسعه یابد.

ایشان با اشاره به تأثیر محسوس صنعت هسته ای در مصونیت بخشی و افزایش امنیت کشور تأکید کردند: قابلیتهای این صنعت، نیروی انسانی توانای آن و امکان رسیدن آن به وضعیت قبلی باید مورد مراقبت قرار گیرد و حفظ شود.

رهبر انقلاب افزودند: خوشبختانه قابلیت بازگشت به وضع قبلی حفظ شده و ما می توانیم در شرایطی که لازم بدانیم، با سانتریفیوژهای نسل جدید در کمتر از یکسال و نیم به صد هزار سو دست یابیم، بنابراین طرف مقابل خیال نکند که دست ما بسته است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر مقابله جدی با هرگونه کارشکنی امریکا خطاب به مسئولان تأکید کردند: حق گرفتنی است آن هم از گرگی مثل امریکا که باید حق را از دهانش بیرون کشید.

رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از سخنان رئیس جمهور و وزیر خارجه مبنی بر مقابله با مانع تراشی های امریکا خاطرنشان کردند: برای مقابله با جفاها و اقدامات طرف مقابل باید توانایی های خود را حفظ کنیم.

ایشان دستیابی ایران به غنی سازی ۲۰ درصد و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته را عوامل اصلی قبول برخی تعهدات از جانب امریکا دانستند و تأکید کردند: اگر اقتدار علمی و فناوری ایران نبود امریکایی ها قطعاً همین وضع فعلی را هم قبول نمی کردند بنابراین باید این اقتدار هرچه بیشتر افزایش یابد.

رهبر انقلاب در آخرین نکته بخش هسته ای سخنان خود در جمع مسئولان و کارگزاران نظام گفتند:از هیأت نظارت بر اجرای برجام توقع داریم با دقت و مراقبت افزونتر در هر نقطه ای که طرف مقابل بد عمل می کند یا به فکر خیانت است بایستد و از منافع ملت دفاع نماید.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین روحانی رییس جمهور، در سخنانی ماه رمضان را ماه رحمت الهی خواند و با اشاره به شرایط کشور در زمان آغاز به کار دولت یازدهم گفت: دولت، کنترل و مهار تورم را اولویت خود قرار داد و توانستیم تورم را از ۴۰.۱ درصد در سال ۹۲ به ۱۱.۹ درصد در پایان سال ۹۴ برساند و در ماه آینده نیز به تورم یک رقمی دست خواهیم یافت.

آقای روحانی، کنترل بازار ارز، رشد اقتصادی و خروج از رکود را از دیگر دستاوردهای دولت دانست.

رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود به اقدامات دولت در بخش کشاورزی اشاره کرد و گفت: از سال ۹۲ تا ۹۴ تولیدات کشاورزی از ۹۷ میلیون تن به ۱۱۲ میلیون تن رسید.

آقای روحانی افزود: در زمینه ذخایر و مواد غذایی استراتژیک مثل گندم و برنج، ذخایر سال ۹۴ نسبت به سال ۹۲ سه برابر شده و پیش بینی تولید گندم در سال جاری ۱۰ میلیون تن است که تقریباً برابر با نیازهای کشور است.

آقای روحانی با اشاره به پیشرفت های صنعت نفت، گفت: فازهای ۱۲ ، ۱۵ ، ۱۶ و ۱۷ پارس جنوبی به افتتاح رسید و سه تا چهار فاز دیگر نیز تا پایان امسال افتتاح خواهند شد.

رییس جمهور افزود: تولید گاز کشور در این مدت ۱۵۰ میلیون مترمکعب در سال افزایش پیدا کرده است.

وی به افزایش خطوط ریلی کشور اشاره کرد و گفت: با اضافه شدن ۴۷۵ کیلومتر به خطوط ریلی و برنامه ریزی برای ۷۰۰ کیلومتر دیگر، شاهد تحول بزرگی در زمینه ریل و ترانزیت خواهیم بود.

آقای روحانی با بیان اینکه در زمینه تجارت خارجی شاهد تحول مثبتی بودیم، تاکید کرد: در سال قبل بعد از ۶۰ سال برای اولین بار صادرات غیرنفتی کشور از واردات غیرنفتی پیشی گرفت.

وی ادامه داد: به طور متوسط در هشت سال گذشته تراز تجاری کشور، منفی ۲۵ میلیارد دلار بوده اما برای اولین بار این تراز تجاری مثبت شده است.

آقای روحانی همچنین با اشاره به مذاکرات هسته‌ای گفت: در این مذاکرات، حقوق هسته ای ملت ایران را تثبیت کردیم و قطعنامه های ظالمانه لغو شدند.

رییس جمهور، اولین قدم پس از رفع تحریم را دستیابی به بازار صادراتی نفت خواند و گفت: در این زمینه تقریبا به همان شرایط قبل از تحریم نزدیک شده ایم.

آقای روحانی با بیان اینکه تولید میعانات از ۳۷۰ هزار بشکه به ۳۹۰ هزار بشکه در ماههای اخیر رسیده است، افزود: صادرات نفت خام امروز به دو میلیون بشکه افزایش پیدا کرده و تولید نفت هم از ۲.۷ میلیون بشکه به ۳.۸ میلیون بشکه رسیده است.

رییس جمهور تاکید کرد: امروز به اتحاد و ایستادگی برای دستیابی به اهداف نیاز داریم.

وی مهمترین مسئله پیش روی کشور را مسئله اشتغال دانست و با بیان اینکه یکی از افتخارات دولت یازدهم در طول ۳ سال گذشته، ایجاد یک میلیون و ۳۴۰ هزار اشتغال خالص جدید است، گفت: طبق اعلام مرکز آمار هم اکنون بیش از ۲۲ میلیون شاغل در کشور داریم.

وی یکی از مشکلات برای رسیدن به رشد اقتصادی را کمبود تقاضا دانست و افزود: بدون بازار جدید نمی توانیم به رشد اقتصادی مطلوب برسیم و بدین منظور باید به دنبال بازار جدید داخلی و خارجی و نیز سرمایه گذاری خارجی باشیم.

رییس جمهور با اشاره به سخنان اخیر رهبر انقلاب در مورد بیکاری جوانان تاکید کرد: برای دولت هم مایه شرمساری است که جوان تحصیلکرده ایرانی بیکار باشد.

آقای روحانی با بیان اینکه از سال گذشته ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به دستور رهبر انقلاب تشکیل شده گفت: این ستاد تا کنون ۱۹ جلسه تشکیل داده و ۱۱۰ طرح را در اولویت قرار داده است.

آقای روحانی با اشاره به اینکه نباید اعتماد میان مردم و جامعه سست شود، افزود: اگر در گوشه ای چند نفر حقوق بالاتری را برداشت کردند، آن را تبدیل به مسئله ملی نکنیم و دولت نیز گوش شنوایی برای شنیدن نقدها دارد.

تذکر مهم رهبر معظم انقلاب به رئیس سازمان انرژی اتمی + فیلم

در این فیلم تذکر مهم رهبر معظم انقلاب به رئیس سازمان انرژی اتمی را مشاهده می کنید.
به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان؛ در این فیلم تذکر مهم رهبر معظم انقلاب به رئیس سازمان انرژی اتمی را مشاهده می کنید.



از خلیج فارس می آید نسیم فارسی ... اَبر از شیراز می آید چو سیم فارسی + فیلم

از این پس فیلم هایی از شاعرانی که در محضر رهبر انقلاب شعرخوانی کرده‌اند را برای شما مخاطبان منتشر خواهیم کرد.
به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان؛ از این پس فیلم هایی از شاعرانی که در محضر رهبر انقلاب شعرخوانی کرده‌اند را برای شما مخاطبان منتشر خواهیم کرد.


دولت ایران از آمریکا به دیوان دادگستری بین‌المللی شکایت کرد/ تا احقاق حقوق ملت، موضوع 2 میلیارد دلار را پیگیری می‌کنیم

رییس جمهور گفت:تا احقاق حقوق ملت، موضوع 2 میلیارد دلار را پیگیری می‌کنیم.
دولت ایران از آمریکا به دیوان دادگستری بین‌المللی شکایت کرد/ تا احقاق حقوق ملت، موضوع 2 میلیارد دلار را پیگیری می‌کنیمبه گزارش حوزه دولت گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی که چهارشنبه شب در ضیافت افطار با خانواده معظم شهدا و ایثارگران سخن می گفت، تصریح کرد: دولت یازدهم تا احقاق حقوق مردم و به دست آوردن اصل و خسارت وارده ، موضوع را دنبال خواهد کرد.

رییس جمهور که اظهاراتش با تکبیر خانواده معظم شهدا و ایثارگران تایید می شد، گفت: دنبال کردن حقوق ملت به معنای ادامه راه شهیدان است.

روحانی با بیان اینکه اموال این مردم که نزدیک به 2 میلیارد دلار بوده براثر یک بی احتیاطی در دسترس آمریکایی ها قرار گرفته بود، افزود: دادگاه های آمریکا با صدور احکامی غیرقانونی گفته اند که این اموال باید در اختیار آمریکایی هایی و خانواده کسانی قرار گیرد که در لبنان کشته شده اند و معلوم نیست آمریکایی ها در لبنان چه می کرده اند و این موضوع چه ارتباطی به ایران دارد.

رییس جمهور اظهارداشت: در برابر این حادثه نباید ساکت بمانیم و دیروز به طور رسمی شکایت خود را در دیوان دادگستری بین المللی به ثبت رساندیم و این شکایت را تا رسیدن به نتیجه پیگیری خواهیم کرد.

روحانی در ادامه این نشست با تأکید بر اهمیت ترویج فرهنگ و روحیه ایثار و شهادت در جامعه و در بین نسل جوان، اظهار داشت: اگر فرهنگ ایثار و شهادت را حفظ کنیم، بدون تردید در برابر سنگین‌ترین توطئه‌های دشمنان پیروز خواهیم بود.

رییس جمهور با بیان اینکه اگر ملتی آماده ایثار و فداکاری نباشد، در برابر توطئه و فشار دشمن تسلیم خواهد شد، گفت: ملتی می‌تواند برای آرمان‌ها، ایمان، دین، ارزش‌ها، کشور، انقلاب و نظام‌ خود ایستادگی کرده و دشمن را از ادامه فشار و توطئه مأیوس کند که آماده جانبازی باشد.

روحانی در ادامه، ماه خرداد  را از ماههای خاطره انگیز در دوران نهضت انقلاب اسلامی برشمرد و خاطر نشان کرد: در جریان نهضت اسلامی اولین ایستادگی مهم در 15 خرداد رقم خورد و امام راحل نیز بر اهمیت این روز پیوسته تاکید داشتند و خرداد از این نظر برای ما مهم است که سرآغاز یک حرکت بزرگ برای مسیر انقلاب اسلامی بشمار می‌رود.

وی تصریح کرد: اگر ملت ایران در جریان انقلاب اسلامی در برابر اولین فشار و سفاکی رژیم شاه، عقب‌نشینی می‌کرد، بدون تردید امکان نداشت که انقلاب اسلامی به پیروزی برسد.

رییس جمهور افزود: اگر در روز 15 خرداد مردم آماده جانبازی نبودند، بر این باور هستم که آنها یا امام راحل را به شهادت می‌رساندند و یا هرگز ایشان را از زندان آزاد نمی‌کردند. از این‌رو حرکت مردم در آن روز، دفاع از مرجعیت و رهبری نهضت اسلامی بود.

روحانی گفت: مردم ایران در طول همه سال‌ها از سال 41 که نهضت اسلامی، آغاز گردید تا 22 بهمن و دوران دفاع مقدس، آماده ایستادگی و جانفشانی بودند و اگر این ایستادگی‌ها نبود، توطئه‌های ضد انقلاب در مناطق مختلف کشور بدون تردید می‌توانست تمامیت ارضی ایران و حتی انقلاب اسلامی را با خطر جدی مواجه سازد.

رییس جمهور افزود: با ایثار و فداکاری اقشار و گروه‌های مختلف مردم در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توانستیم در برابر توطئه دشمنانی که دست به دست هم داده بودند تا ملت ایران را به زانو درآورند، ایستادگی کنیم و این ایستادگی و فداکاری‌ها باعث شد تا دشمن در برابر این ملت وادار به عقب‌نشینی شود.

روحانی با تجلیل از ایثار و فداکاری جوانانی که از حرم اهل بیت(ع) دفاع می‌کنند، اظهار داشت: همواره این دشمنان بودند که جنگ را بر ما تحمیل کردند و آنها بودند که حرم امام عسگرین(ع) را تخریب کردند و قصد داشتند قبور مطهر ائمه را بشکافند، آیا می‌توانیم در برابر آنهایی که به اهل بیت عصمت و طهارت، که هر چه داریم از وجود نازنین آنهاست، جسارت می‌کنند، سکوت کنیم.

رییس جمهور اضافه کرد: امروز جوانان کشورمان از مسلمان‌ها، هم‌کیشان و از حرم‌های مطهر اهل بیت(ع) دفاع می‌کنند.

روحانی با طرح این سوال که ادامه راه شهدا و ایثارگران به چه معناست؟ اظهار داشت: ادامه راه شهیدان یعنی اینکه از استقلال، نظام، شرف و ارزش‌های خود در برابر هجمه‌های دشمنان دفاع کرده و راه انقلاب را تا نقطه پایانی ادامه دهیم.

رییس جمهور خاطر نشان کرد: در مسیر رسیدن به هدف نهایی، که همانا ساختن حکومت شبیه حکومت پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) بود، گام‌های بسیار خوب و بزرگی برداشته شده است اما هنوز در مسیر رسیدن به این هدف و نقطه پایانی هستیم و باید همچنان به پیش برویم.

روحانی تصریح کرد: باید در عمل به دشمن نشان دهیم که هر کجا برای نظام، آرمان‌ها، دین و ارزش‌هایمان خطری بوجود آید، تا پای جان آماده جانفشانی و شهادت هستیم، چرا که شهادت را افتخار و رسیدن به جاودانگی می‌دانیم.

رییس جمهور با تأکید بر اینکه دشمن همواره به دنبال مأیوس و خسته کردن خانواده شهیدان،ایثارگران و جانبازان بوده است، اظهار داشت: به رغم آرزوی دشمنان، هر کجا که با خانواده شهید، جانباز و ایثارگر مواجه شدیم، همواره با لب خندان و با نشاط از فداکاری و ایثار خود و فرزندانشان سخن می‌گفتند و این چیزی است که دشمن را مأیوس می‌کند.

روحانی تصریح کرد: نشاط خانواده شهیدان و ایثارگران افتخار بزرگی برای ما و تعلیم و آموزشی برای نسل جوان و آیندگان است.

در ابتدای این مراسم نیز مصطفی پرکره جانباز ٧٠ درصد قطع نخاع دوران دفاع مقدس با اشاره به افزایش عوارض روحی و جسمی در میان جامعه ایثارگری و جانبازان با توجه به بالا رفتن سن جامعه ایثارگری، تقویت شور و نشاط و ارائه خدمات در زمینه های مختلف را موجب کاهش این آسیب ها عنوان کرد.

وی با اشاره به اینکه در سال های گذشته با حمایت دولت در سطح کشور مجموعه های ورزشی و توانبخشی مناسبی ویژه جانبازان و ایثارگران احداث شده است ، خواستار توجه ویژه و تامین اعتبارات مورد نیاز برای تکمیل پروژه های باقی مانده و نیمه تمام در این زمینه شد.

حسین زاده فرزند شهید نیز به عنوان فعال رسانه ای در حوزه ایثار و شهادت با تسلیت ایام رحلت حضرت خدیجه کبری (س) به بیان نقش تاثیر گذار ایشان در مسیر رسالت پیامبر اکرم(ص) پرداخت.

وی با اشاره به لزوم حضور و توجه جدی و ویژه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی برای ترویج و نشر ارزشها و آرمانهای شهدا و ایثارگران از رییس جمهوری به عنوان رییس شورای عالی ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت خواست تا با نگاهی ویژه به این مقوله، برای تقویت آن  برنامه ریزی و تصمیمات لازم اتخاذ گردد.

این فرزند شهید همچنین از اهتمام دولت تدبیر و امید در پرداخت مطالبات جامعه ایثارگری تقدیر کرد.

همچنین خانم طهوری همسر شهید محمد رحیم پورآقایی از شهدای واقعه منا با اشاره به بی کفایتی سعودی ها در برگزاری مراسم حج که منجر به حادثه ای تلخ گردید، از تلاش های دولت و دستگاه دیپلماسی در راستای این واقعه و بازگرداندن پیکرهای شهدا به کشور تقدیر کرد و اظهار داشت: خانواده شهدای واقعه منا خواستار ادامه پیگیری حقوقی این واقعه در مجامع بین المللی از سوی دولت تدبیر و امید هستند.

اسداللهی پدر شهید حمیدرضا اسداللهی از شهدای مدافع حرم با اشاره به اینکه جوانان غیور و با شهامت ایران اسلامی امروز برای دفاع از کیان اسلام و اهل بیت (ع) و گوش به فرمان رهبری با گذشتن از تعلقات دنیوی به مبارزه با تروریست های تکفیری و دفاع از حرم اهل بیت (ع) شتافته اند، بخشی از وصیت نامه فرزند شهیدش را در این مراسم قرائت کرد.

این پدر شهید از توجه خاص دولت تدبیر و امید نسبت به شهدای مدافع حرم و تبیین خط قرمزها و سیاست جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حرم های اهل بیت (ع) در مجامع سیاسی و بین المللی تقدیر کرد.

این مراسم در فضایی صمیمی و معنوی و با اقامه‌ نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی و صرف افطار، پایان یافت.

رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی

رامبد جوان می‌گوید بامزه‌ است که بعضی‌ها متر من را از «خندوانه» حساب می‌کنند. می‌گویند که رامبد با «خندوانه» به تلویزیون آمده است، در صورتی که من ۲۶ سال است که دارم کار می‌کنم.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،خندوانه حالا به بخشی از خاطرات جمعی ما تبدیل‌شده است. برنامه‌ای که در بدترین دوران رسانه ملی، گل کرد و توانست اعتماد مخاطبی را که دیگر از تلویزیون ناامید شده بود، دوباره جلب کند.بااین‌حال و مثل هر برنامه موفق دیگری، خندوانه هم حاشیه‌های خودش را دارد. همان‌طور که جناب خان و نیما و مسابقه‌هایش را دارد.

اما در میان تمام المان‌هایی که خندوانه را موفق کرده‌اند، شاید سهم رامبد جوان سهم دیگری باشد. او بر روی لبه تیغ تیزی راه می‌رود که سقوط از هر طرفش می‌تواند برایش به معنای پایان خیلی‌ چیزها باشد. قرار است خندوانه به کجا برسد یا لااقل خیال دارد ما را با خود به کجا ببرد؟ اگر می‌خواهید پاسخ این پرسش‌ها را بدانید، این گفت‌وگو را بخوانید:

خندوانه تنها برنامه‌ای است که در رسانه‌ ملی نماینده‌ی قشر متوسط جامعه است، برای حفظ این جایگاه چه برنامه‌ای دارید ؟

اینکه نماینده‌ قشر متوسط جامعه است را برای من بازکنید. نماینده‌ی قشر متوسط جامعه یعنی چه؟ منظورتان این است که ما چه‌کار می‌کنیم که این نمایندگی را داریم؟

اگر بخواهیم از مهمان‌هایتان در فصل اول و دوم برآیندی بگیریم، عمدتاً آدم‌هایی بوده‌اند که طبقه متوسط جامعه ایرانی آن‌ها را به‌عنوان چهره‌هایی موجه و قابل‌قبول می‌شناسند. این آدم‌ها فقط از مردم نبودند، خیلی مواقع از ارگان‌ها، آتش‌نشانی‌ها و جاهای مختلف آمده‌اند. مردم به شکل معمول با این آدم‌ها در جامعه ارتباط دارند. 

وقتی پای تلویزیون می‌نشینند، راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنند. شاید انتقاداتی که به سریال‌ها یا برنامه‌های دیگر می‌شود این است که این برنامه‌ها جامعه‌ی ایرانی را نمایندگی نمی‌کنند. مردم این‌ها را نمی‌شناسند اما این اتفاق در خندوانه افتاده، کسانی که در استودیو هستند و مهمانانی که روبه‌روی شما می‌نشینند، صحبت می‌کنند و گپ می‌‌زنند این احساس را به وجود آورده‌اند که می‌شود با این برنامه ارتباط برقرار کرد. دلیلش هم آشنا بودن آدم‌هاست. فکر می‌کنم از این منظر می‌توان جامع‌تر به سؤال نگاه کرد.

رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی

در وهله اول باید این صحبت‌هایی که سابقاً هم گفته‌ام  تکرار کنم، خندوانه برای من شبیه یک باشگاه شادی کردن و شاد بودن است تا یک برنامه‌ی تلویزیونی. ما این درک را داریم که رسانه چقدر می‌تواند قدرتمند باشد و نفوذ کند. به همین خاطر از کلمه باشگاه استفاده می‌کنم چون خندوانه فقط تولید نمی‌شود که مورد مصرف و دیدن قرار گیرد، بلکه تولید می‌شود برای اینکه مشارکت در آن اتفاق بیفتد و همه در آن حضورداشته باشند. وقتی می‌گوییم شادی، منظورمان شادی‌ای است که متعلق به همه‌ است ــ همه‌ سنین، همه نوع طرز فکر، همه جور مذهب و همه و هرکسی که وجود دارد، ــ حتی موجوداتی که نمی‌توانند حرف بزنند، مانند گیاه، آب، حیوان‌ها و حتی اشیاء.

ما دلمان می‌خواهد رابطه‌ای همراه باحال خوب ایجاد کنیم، اول می‌گویم «حال خوب» که به نظرم مهم‌تر از آن لحظه‌ی شادی است. چون شادی چیزی است که تو می‌توانی همه‌جوره تعریفش کنی و هر کس برای خودش از آن‌یک تعریف دارد. اما درعین‌حال می‌تواند واکنشی به درک چیزی باشد، اما وقتی می‌گوییم حال خوب به نظرم کلی‌تر و بسیط‌تر می‌شود. من حالم خوب است، ممکن  است الآن نخندم، اما احساس رضایت دارم و حالم خوشم است. 

بنابراین وقتی این اتفاق بیفتد ما خواهیم گفت همه در آن سهم دارند، وقتی همه سهم داشته باشند دلمان می‌خواهد همه به خندوانه بیایند و راجع به خودشان صحبت کنند و ما با آن‌ها آشنا شویم. همچنین ببینند که دیده می‌شوند و موردتوجه قرار می‌گیرند. یکی از چیزهایی که در روانشناسی و جامعه‌شناسی داریم نیاز همه‌ ما به دیده شدن است. اگر احساس کنیم باوجود هر کاری که می‌کنیم دیده نخواهیم شد و موردتوجه قرار نمی‌گیرم، می‌تواند مدام حال ما را بدتر کند. دقیقاً معکوس آن چیزی که داریم راجع به آن صحبت می‌کنیم. 

برای برنامه‌ای تلاش کرده‌ایم که در ابعاد بزرگ دیده می‌شود، تأثیرگذاری‌اش هم بسیار خوب است، مردم باعلاقه آن را تماشا می‌کنند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. هدفمان این است که بیماری‌ها را در آن معرفی کنیم. بیماری‌هایی که وجود دارند و افراد مبتلابه آن‌ها اصلاً هم تعدادی کمی نیستند، خانواده‌ها خیلی با آن بیمار‌ها مسئله‌دارند و درعین‌حال مردم تقریباً آن‌ها را نمی‌شناسند ــ مانند ماجرای اوتیسم ــ‌ که به آن پرداخته‌ایم. اتفاقات نویدبخشی نیز قرار است رخ دهد، چیزی که دو فصل است می‌خواهم اتفاق بیفتد اما تاکنون نیفتاده، اما به‌زودی خواهد افتاد ــ البته مشابهش را انجام داده‌ایم ــ فکر کنید تمام تماشاچیان بیمارهای سرطانی‌ای باشند که بهبودیافته‌اند. مسئله‌ی رایج است، متأسفانه بیماری سرطان هم بسیار زیاد شده است.

*بله شما حسین معززی نیا را به عنوان مهمان به برنامه آوردید که مدتی ست درگیر بیماری سرطان است؟

بله ، این مهم است که نشان بدهیم زندگی کردن، جنگیدن و مبارزه کردن باحال بد است. نمی‌توانیم بنشینیم و در انتظار این باشیم که چه زمانی همه‌چیز خوب خواهد شد، مدام گلایه داشته باشیم که پول‌ندارم. ماشینم  خراب‌شده است. حالم هم بد است. آنجا هم که فلان مشکل را دارم بنابراین من یک آدم بدشانس هستم. خیر این‌طور نیست تو بدشانس نیستی، بلند شو، مدیریت کن و این حال بد را درست کن. 

مشکلات باید یکی یکی رفع شوند، اول ماشینت را درست کن، در رابطه با سلامتی‌ات اقدام کن، بهداشتت را مدیریت کن و... از این قبیل کارها که انجام شود به‌نوعی ایجاد حس مسئولیت و درعین‌حال امید هم خواهد کرد. به همین دلیل همه باید در خندوانه حضور پیدا کنند، خیلی‌ها آمدند و خیلی‌ها نیامدند و قطعاً خواهند آمد. این کمک می‌کند که بین بخش‌های مختلف، اقشار مختلف و مسئولان مختلف جامعه اتصال ایجاد کنیم. 

وقتی می‌گویید آتش‌نشان‌ها، آن‌ها می‌آیند و حرف می‌زنند، مردم هم تماشا می‌کنند شاید بیشتر دوستشان داشته باشند، آن‌ها هم این احساس را دارند که حرف زدیم و دیده شدیم و این خیلی لذت‌بخش است. محیط‌بانان، آتش‌نشانان، خبرنگاران، عکاسان خبری و... می‌آیند و دیده می‌شوند.

مورد دیگر این است که خندوانه توانست با همین فعالیت‌های اجتماعی، خیرخواهانه و تلاش‌های محیط‌زیستی و... اعتماد مخاطب را دوباره به تلویزیون و صداوسیما بازگرداند. برای این‌که این برنامه تبدیل به یک برنامه‌ای روتین نشود چه نقشه‌ای دارید؟

خیلی کارها می‌شود کرد. ما الآن کلی ایده‌های کوچک و بزرگ داریم و حتی اگر از همین الآن بخواهیم همه را اجرا کنیم دو سال دیگر هم می‌توانیم روی آنتن باشیم. مثلاً یک ماه به یک ماه فضا و اتفاق تغییر کند و ماجرای جدید به میان می‌آید. اما واقعیت این است که چندین مسئله دست‌به‌دست هم می‌دهد و نمی‌گذارد برنامه‌‌ریزی دقیق کنیم. 

یک بخش پول و هزینه است، یکسری ایده‌ها واقعاً جذاب و مهم‌اند، باید هم انجام شوند اما واقعاً هزینه‌بر هستند. مورد دوم این است که ما به‌اندازه‌ کافی نیرو نداریم. نه اینکه خندوانه نیرو نداشته باشد، اصولاً نیرویِ انسانیِ متخصصِ درجه‌ی یک خیلی زیاد نیست.  کسی که خیالت راحت باشد تمام ویژگی‌هایی که می‌خواهی را دارد و سلیقه‌اش هم با برنامه جور است. 

برنامه به‌مرور زمان یا شاید از همان ابتدا یک یونیفورم و هویت بصری پیدا می‌کند. دفعات بسیاری اتفاق افتاده ما از آدم‌ها خواهش کردیم برای پلی‌بَک‌ها کارکرده‌اند، بعد متوجه شدیم نمی‌شود، هزینه‌اش را هم پرداخت کردیم اما آن پلی‌بَک را کنار گذاشته‌ایم، دلیلش این بوده که به درد بافت کلی برنامه نمی‌خورده است. مسئله‌ی دیگر این است که آدم‌هایی که بلد باشند چند تصویر شاد و سرحال را کنار هم بچینند خیلی کمترتر هستند. اگر بخواهید یک کار اجتماعی، جدی‌تر و به‌اصطلاح سفت‌وسخت انجام دهید، ممکن است تعداد کسانی که بتوانند انتخاب شوند بیشتر باشند.

متأسفانه آن‌قدر به شادی، کمدی، بامزگی و طنازی کم‌بها داده‌ایم که آدم‌هایش هم کم است. به‌علاوه‌ این‌که ما در فصل سه دچار یک مشکل شدیم، تصور این است که باید دیرتر شروع می‌کردیم، اما به اصرار تلویزیون زودتر شروع کردیم و این باعث شد نتوانیم خودمان را درست تنظیم کنیم. به همین دلیل ایده‌ی لباهنگ را آوردیم که بتوانیم برنامه را در ایام عید جلو ببریم.

به‌نوعی هدفتان این بود که زمان بخرید؟

بله و بابتش مجبور نشویم مهمان دعوت کنیم، در ایام عید مهمانی وجود نداشت، چه کسی را می‌توانستیم دعوت کنیم؟ یکسری از پلی‌بَک‌هایمان آماده نبود و... با لباهنگ جلو رفتیم و بعد وارد دعوت کردن مهمان و وضعیت روتین گفت‌وگویمان شدیم. استودیوی بزرگ را تجربه‌ی کردیم، اما یک مقدار از تصوراتی که داشتیم با چیزی که با آن مواجه شدیم هماهنگ نبود. تمام این‌ها به این کمک می‌کند که آدم اول خودش را تنظیم اولیه کند، برای اینکه حیات داشته باشد و سرِپا باشد و اینکه از یک درصدی پایین‌تر نیاید و بعد از آن شروع به تزریق ایده‌های جدید کند. 

می‌توانم بگویم خندوانه در حال حاضر تقریبا در چنین وضعیتی‌ست. اولین استارت ما خانواده‌ی باحال بود با این هدف که سرپا شویم. اوضاعمان درست‌تر شده است و الان می‌توانیم مسائل جدید‌تری را ارائه دهیم. به نظرم ایده‌ی خانواده‌ی باحال خیلی جذاب و مهم است، مسابقه‌ای‌ست با یک عده سلیبریتی که مردم آنها را می‌شناسند و دارای درصدی از محبوبیت و شناخت در جامعه هستند. این‌ها می‌توانند خانواده‌شان را هر طور که دلشان می‌خواهند بچینند، در این مسابقه شرکت کنند و مرحله به مرحله بالا بروند.

برای خودتان عجیب نیست که حالا بیشتر با خندوانه شناخته می‌شوید تا باقی کارهایتان؟

ما برای خندوانه 350 قسمت کار کرده‌ایم، ولی آدم‌هایی نیستیم که اولین بار در زندگی‌مان فقط برای ساختن خندوانه آمده باشیم. هر کداممان با تجربه‌ی سال‌ها برنامه‌سازی وارد شده‌ایم.


 تقریبا می‌شود گفت اولین برنامه به این نحو است که می‌سازید؟

 نه من قبلاً هم برنامه‌سازی به این صورت داشته‌ام و شو تلویزیونی ساخته‌ام. «گپ»، «خانه‌ای با طرح نو»، «امشب» که در آن مهمان آوردیم و...

رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی

اما آن برنامه‌ها به اندازه‌ی خندوانه فراگیر نبوده است؟

بله. این که یک محاسبه‌ برنامه‌سازی و چیدمان است با اینکه نقطه‌ی صفر باشد تفاوت دارد. با تمام این اوصاف اگر رامبد را یک طرف قضیه بگذارید، کل تیم آدم‌های حرفه‌ای هستند. از ایده‌پردازی تا اجرا، از رضا شهیدی‌فر، هومن رازدار، محمود کریمی تا خیلی‌های دیگر که در این تیم ایستادند و کار می‌کنند. لازم به ذکر است ما در برنامه‌ جاهایی مجبور به تست زدن هستیم، دلیلش هم این است که تا به حال کسی چنین ایده‌هایی را تست نزده است. 

حتی اگر هم مشابه خارجی داشته باشد، چون در ایران و با تلویزیون جمهوری اسلامی و تماشاچی ایرانی سر و کار دارد، باید آن را انجام داد تا دید چه پیش خواهد آمد. تا قبل از آن کاملاً یک تئوری روی هواست و مشخص نیست قرار است چه شود. باید آن را انجام دهیم تا ببینیم چه از آب در خواهد آمد. همین ماجرای خانواده‌ی باحال ما عملاً داریم قلق‌گیری می‌کنیم، کاملاً متوجه اینکه کجاها جواب می‌دهد و کجاها جواب نمی‌دهد هستیم.

مثلا چه چیزهایی؟

 اینکه مهمان‌ها از پس چه لحظاتی بر می‌آیند، یا شرکت‌ کننده ها را چطور باید توجیه کنیم. الان متوجه شدم که ما در ادامه خیلی بیشتر باید با آنها حرف بزنیم، پوزیشن من این است که هر کاری آنها انجام دهند من تماشا ‌کنم. نه قضاوت نه داوری هیچ کاری انجام نمی‌دهم.

اما این بعضی وقت‌ها جواب نمی‌دهد.

بله. به نظرم این پوزیشنی‌ست که الان باید بایستید و ما هم بیاییم وسط. باید در ایده‌پردازی، کارگردانی، چیدمان و لحظه کمک کرد، حتی یک بار گرفتیم اگر خوب نشد کات بدهیم و بار دیگر بگیریم. ما در فصل دو مسابقه‌ی خنداننده‌ی برتر را داشتیم، می‌گذاشتیم کمدین‌ها از ثانیه اول تا آخر، هر کاری می‌کنند کار خودشان باشد. می‌گفتیم هر کاری می‌کنید به ما هیچ ربطی ندارد. حتی با فیلمبردارها قرار گذاشته بودیم که وقتی من می‌خندم از من پلانی نگیرند، چون در ذهن تماشاچی تأثیر می‌گذاشت. 

الان متوجه این هستیم که حتی یک بار بگیریم و واگر خراب شد کات و دوباره بگیریم. چیزی که باید از خروجی‌ کار روی آنتن برود می‌بایست جذابیت یک برنامه را داشته باشد. مهم این نیست که شرکت‌ کننده در مسابقه چقدر از پس آن بر خواهد آمد. عرضم این است که این ایده‌ها و خیلی ایده‌های دیگر همچنان وجود دارند. حتی ایده‌هایی که بعضی‌هایش وام گرفته از پروژه‌های موفق جهان هستند که به نظرم اصلاً بد نیست. 

این تصور که آدم‌ها از روی همدیگر کپی می‌کنند، بد و غلط است، درست نیست. مثلاً بدیهی است که من به یک ایده‌ی فرانسوی نگاه کنم و آن را اجرا کنم، اما قابل توجه است زمانی محصول من موفق خواهد شد که من بتوانم آن را از فیلتر، فرهنگ، جنس، برنامه‌ و نورپردازی‌ام رد کنم و آن را ارائه دهم و شما آن را تماشا کنید و بگویید بد هم نیست می‌توان تماشایش کرد. در نهایت من باید این را از چنین فیلترهایی عبور دهم. همه‌جای دنیا هم چنین کاری انجام می‌شود و ابداً ایرادی هم ندارد. بنابراین از ایده‌هایی که ممکن است از جاهای دیگر وام بگیریم یا ایده‌هایی که صفر تا صد آن متعلق به خودمان است، حتماً آنها را انجام خواهیم داد.

راجع به مسابقه‌ی کتابخوانی، استندآپ، همین لباهنگی که راه انداختیم ایده‌‌های جدید داریم و قطعاً هم آن‌ها را انجام خواهیم داد. البته مسابقه‌ی لباهنگ با اعتراض‌هایی از جانب مدیریت و تلویزیون و جاهایی که ممکن بود این حس به آن‌ها دست بدهد، ما یک مقدار دوز موسیقی را در برنامه زیادی بالا برده‌ایم ــ که این اتفاق هم افتاد ــ روبه‌رو شدیم. ولی با این حال قصد ما این است که این ایده‌ها را حفظ کنیم، چون یک بار تجربه‌شان کرده‌ایم الان قلقش دست‌مان آمده، اگر دفعه‌ی دیگر لباهنگ راه بیندازیم، می‌دانیم چه کار بکنیم که ایرادهای کمتری داشته باشد. یا اگر دفعه‌ دیگر بخواهیم مسابقه‌ خانوادگی انجام دهیم، می‌دانیم چه کار کنیم، این تست کردن‌ها باید اتفاق بیفتد.

قشری از جامعه هستند که خندیدن را سبک می‌دانند و اخمو بودن را فضیلت، پیرو اعتراضات پیش آمده این را می‌گویم، به‌هرحال نگاهی سنتی، عرفی یا شرعی وجود دارد، با آن نگاه و تعامل چه کار خواهید کرد، مسلماً چنین نگاهی محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند و دست و پای آدم را خواهد بست.

تا الان چه کار کرده‌ایم.  به هر حال کارمان راه افتاده است.

درست است شما این نوع نگاه را نادیده گرفته‌اید و اگر خندوانه به اینجا رسیده به خاطر همین نادیده انگاشتن بوده.

رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی

خب احتمالاً شاید باید نادیده گرفت تا بتوان ادامه داد، نمی‌دانم. مسئله‌ی اصلی این است که قطعاً بخشی خیلی جدی‌، سنتی یا مذهبی‌ وجود دارد که ممکن است به یکسری از اتفاقات خندوانه ایراد بگیرد و برایشان جذاب نباشد. حتی بگویند که این نوع اتفاقات درست نیست. چه‌بسا که اینطور هم شده، مثلاً آقای خاتمی در رابطه با مسابقه‌ خانم‌هایی که راه‌اندازی کردیم، گفتند غلط است خانم‌ها بایستند و باعث خنده‌ آقایان شوند. 

البته لازم به ذکر است که حتی آن تجربه هم اولین بار بود که در تلویزیون ایران اتفاق افتاد تا به حال کسی این کار را نکرده بود، آزمون و خطاست باید اتفاق بیفتد تا بفهمیم چطور باید چیده شوند. به نظرم در بعضی از جاها همه اتفاق نظر دارند، همه یعنی از بالا تا پایین، چپ تا راست، شرق تا غرب معتقدند آنجا که جامعه باید حالش خوب باشد و احساس کند اگر برای خودش کاری نکند، آسیب‌های جدی خواهد دید، آنجا فهمیده می‌شود شاد بودن، حال خوب داشتن، انگیزه داشتن و امید داشتن، چه برای خود فرد، چه برای جامعه و محیطش ایجاد زندگی بهتر خواهد کرد. در این موارد همه اتفاق نظر دارند، کسی نمی‌گوید این کار را انجام ندهید. به هر صورت همه‌ ما با هم قلق‌گیری می‌کنیم. چیزی که من چند بار تکرار کردم و باز هم تکرار خواهم کرد. 

تجربیاتی که در خندوانه می‌شود برای من برنامه‌ساز و تیمم تجربه است و قطعاً برای همه‌ی برنامه‌سازها تبدیل به متر و معیاری می‌شود که چه کارهایی را می‌شود انجام داد و چه کارهایی را نمی‌شود. یا اینکه مسیر رسیدن به فرمت جدید چیست، چطور می‌شود خط قرمز را رد کرد اما آسیب ندید. تمام اینها راه دارد، حتی مدیران فرهنگی هم می‌فهمند که می‌شود فلان کار را کرد و چیز بدی از آب در نیاید، ایراد ندارد که با همدیگر تجربه کنیم حتی تماشاچی هم این کار را می‌‌کند. 

این قلق‌گیری سه وجه دارد: «مسئول فرهنگی، کننده‌ فرهنگی و مصرف کننده‌ فرهنگی»، این سه باید کنار هم قرار گیرند، با هم حوصله کنند و تجربه کنند تا یک اتفاق تازه‌تر بیفتد. به نظر من این متر آرام آرام دست همه‌مان یا آمده یا بیشتر به دست خواهد آمد. به نظرم برای همه این طور است حتی برای قشری که معتقد هستند این نوع برنامه‌ها ممکن است در جاهایی ایراد داشته باشند.

اگر متن دقیق، ریز به ریز و با جزئیات وجود نداشته باشد ممکن است نتیجه‌ی کار خوب در نیاید. در برنامه چقدر روی متن جلو می‌روید؟ یعنی شما به عنوان مجری آیا متن از پیش تعیین‌شده‌ای دارید و بقیه عوامل، نیما، جناب‌خان و... چقدر از روی متن کار می‌کنند؟ یکی از کارهای خودتان را مثال می‌زنم «ورود آقایان ممنوع» به نظرم متن پیمان قاسم‌خانی خیلی کامل بود.

بله خیلی خوب و دقیق بود.

همین منجر به این شد که نتیجه‌ فیلم خوب باشد، حالا در خندوانه هم فرقی نمی‌کند، آیا متن از پیش تعیین شده دارید؟

به نظرم تفاوت دارد، در فیلم‌های سینمایی یا تلویزیونی می‌تواند همه‌چیز براساس متن جلو برود، اما در اینجا همه‌چیز براساس متن نمی‌تواند جلو برود. وقتی تو با یک موجود زنده‌ی بداهه سر و کار داری که مهمان است، نمی‌شود همه‌چیز را با او چید. بعضی‌ وقت‌ها هیچ و بعضی وقت‌ها یا اکثر اوقات مقداری با مهمان گپ و گفت می‌کنم که سرحال و راحت باشد.

البته بیشتر منظورم قسمت‌های نمایشی بود؟

در قسمت‌های نمایشی‌ قطعاً یک اول، وسط و آخر وجود دارد. بین من و محمد بحرانی (جناب خان) چیزی که وجود دارد این است که تمرینی اولیه داریم. محمد ایده‌اش را می‌آورد و راجع به آن با هم حرف می‌زنیم، بعد توضیح می‌دهد ، گپ می‌زنیم و به همدیگر گوش می‌دهیم، حتی در بعضی مواقع می‌گوییم اینجا حتما باید این اتفاق بیفتد و آنجا هم باید آن اتفاق بیفتد، بنابراین کار را اجرا می‌کنیم، اما پیرامونش را بداهه می‌چینیم و جذاب هم هست. 

ممکن است، چیزی بگوییم که جذاب باشد. وقتی ری‌اکشن به آن نشان داده می‌شود و طرف مقابل جواب می‌دهد و با خنده‌ی تماشاچی مواجه می‌شود، فکر می‌کنیم که اینجا کار کرد، یا جواب داد. وقتی چنین فضایی به دست می‌آید نگهش می‌داری با آن جلوتر هم می‌توانی بروی. یعنی به جای این که یک خنده بگیری با آن سه خنده می‌گیری و جلوتر رفته و ادامه می‌دهی. در نهایت مانند یک متن جلو می‌رود، اما اینکه متن دقیق مانند فیلم سینمایی داشته باشیم، قطعاً نمی‌توان چنین کاری کرد. البته آنقدر هم وقت نداریم که بخواهیم یکی یکی دیالوگ‌ها را حفظ کنیم و بعد اضطراب این را داشته باشیم که اگر یک جمله جا بیفتد چه کار باید کرد؟ من یک خروار مسئولیت آنجا دارم و نمی‌توانم این کار را انجام دهم.

در رابطه با عروسک‌های فصل جدید که قول آن را داده بودید بگویید.

موضوع عروسک‌ها از همان چیزهاییست که می‌گوییم ان‌شاءالله به زودی می‌آید، فکر می‌کنم تا یک ماه دیگر بیایند. هر دفعه هم همین را می‌گویم، دارم تبدیل به آدم دروغگویی می‌شوم. امیدوارم تا یک ماه دیگر بیایند.

تیتراژی که برای برنامه‌تان مدنظر قرار داده بودید و پارسال در جشن حافظ آن را رونمایی کردید، تیتراژ بسیار خوبی هم بود، چرا جلوی اجرایش را گرفتند؟

گفتند از آن برداشت سیاسی می‌شود.

همین قدر کلی گفتند ممکن است برداشت سیاسی بشود، جزئیات دیگری عنوان نکردند؟

مقداری جزئیات هم گفته شد، اما ترجیح می‌دهم منتقلشان نکنم، درست است برای ما تیتراژ گرانی هم شد، اما موضوعی‌ست که گذشته و رفته.

نتیجه‌ کاری که برای آن تیتراژ انجام داده بودید بسیار خوب بود.

بله، خیلی مفصل بود، حتی خود بهرام عظیمی معتقد بود که بهترین کار زندگی‌اش را ساخته است. خیلی جذاب بود و موزیک خوبی داشت.

از آن زمان تا الان دوباره تلاشی برای انجامش نشده، می‌توان گفت برنامه‌تان عملاً تیتراژی ندارد.

نه ما چیزی به عنوان تیتراژ نداریم.

بعد از آن اتفاق تلاش دیگری نکردید، نرفتید برای رایزنی؟

البته اگر خاطرتان باشد ما اواخر فصل دو صاحب تیتراژ شدیم. تمام دکوری که ما در بک گراندمان داشتیم، ــ شهر خنده ــ‌ با تمام آیکون‌ها و اشکالش تیتراژ ساختیم. می‌توان گفت یک موشن‌گرافیک‌ طوری بود.

آیا از جناب‌خان فیلم سینمایی‌ عروسکی ساخته می‌شود؟

ما همیشه به این فکر کردیم و حتی یک سناریو هم الان دارد نوشته می‌شود که ماجرای من و جناب خان است. به نظرم خیلی موقعیت درخشانی‌ در درام است. با این پرسوناژ، من و جهان امروز. از آن قصه‌هایی‌ست که می‌تواند خیلی تکان‌دهنده باشد، به دلیل اینکه همه‌چیز در آن هست؛ داعش، جنگ، دنیا، صلح و... .

ابعاد بسیار جذابی دارد که سناریوی آن در حال طراحی و نوشته شدن است، اما این‌که بگوییم برنامه‌ریزی دقیقی برای شروع آن داریم این‌طور نیست. خندوانه پروژه‌ی سختی است و هر روزش یک ماجرای جدیداست که واقعاً فقط باید با آن زندگی کرد، خوابید و بیدار شد. اینکه بخواهیم به چیز دیگری برسیم حالا سینمایی یا هر چیز دیگر واقعاً دشوار است، نمی‌شود این کار را کرد. خندوانه بسیار وقت‌گیر است، تمام زندگی‌ام را گرفته و مال خودش کرده. به نظرم موجود خیلی حسودی است و از این‌که من به چیز دیگری فکر کنم یا به آن بپردازم به شدت حسودی می‌کند.

چقدر آدم جاه‌طلبی هستید؟

چطور به نظر می‌آیم. خیلی؟

بله خیلی. 

این نوع جاه‌طلب بودن کاملاً موتور محرکه‌ قوی‌ایست برای اینکه وا ندهی، کوتاه نیایی، شکست نخوری و از اینکه احساس کنی داری کمرنگ می‌شوی به خودت بیایی. در این مورد من چنین حسی دارم. بعضی وقت‌ها حتی نمایش می‌دهم که جاه‌طلبی ندارم، دقیقا مثل خیلی‌ از آدم‌های دیگر، مثل خود عادل[فردوسی‌پور].این را واقعاً می‌گویم از این‌که برنامه‌های متنوع و زیادی ساخته شود، قطعاً احساس خوشحالی می‌کنم، یعنی دلم می‌خواهد تلویزیون جای پر رونقی بشود، برنامه زیاد ساخته شود، مردم تماشا کنند و با تلویزیون رفیق شوند.

واقعیتش این است که این فشارها هم مقداری پخش خواهند شد و تماشاچی همه‌چیز را از یک برنامه توقع نخواهد داشت. تو را یک شب نگاه می‌کند، خوشش نیامد جای دیگری می‌رود و سرگرم می‌شود. مانند رستورانی‌ است در یک محل، اگر فقط او باشد یقه‌اش گرفته می‌شود، با آن دعوا می‌کنند، تشویقش می‌کنند. اما اگر یک شب غذا نداشته باشد و جای دیگر غذا داشته باشد می‌روند و آنجا غذا می‌خورند، بنابراین با آن هم کاری ندارند. در نتیجه انرژی‌ها و فشارها پخش خواهد شد. اما بدیهی است که دلم می‌خواهد بهترین باشم.

درباره رقابت صحبت کردید، رقابت در مسابقاتی که برگزار می‌کنید خیلی بحث جذابی‌ست، آیا در پسِ آن جامعه‌شناسی وجود دارد، برای ایجاد این رقابت‌ها به آن فکر هم می‌کنید یا این‌که می‌خواهید بگویید مردم ایران ذاتاً رقابت‌پذیر هستند؟

همه‌ دنیا همین‌طور هستند. آدم زنده دوست دارد رقابت کند، متعلق به ایران یا غیر ایران نیست. همه جای دنیا مسابقه چیز جذابی است، بچه‌ها محاسبه‌ ملیت، فرهنگ و مذهب ندارند، اما می‌بینید که آن‌ها هم مسابقه را دوست دارند و از رقابت‌ کردن هیجان‌زده می‌شوند.

یعنی برای گرم شدن برنامه این کار را می‌کنید؟

بله، چون مسابقه چیز جذابی است. چیزی دیگری که ما در خانواده‌ باحال ــ در مرحله‌ بعد که اوضاعمان بهتر می‌شود، چون می‌گویم که در آزمایش‌های مرحله‌ اول به این نتیجه رسیدیم که باید چه کار بکنیم ــ داریم این است که به هم آموزش بدهیم که می‌توانیم در خانه دور هم، حتی در آپارتمان با هم بازی‌هایی بکنیم که مفرح، سرگرم‌کننده و خنداننده باشند. همین که خانواده یک ذره بیشتر به هم نزدیک شوند، خیلی خوب است. 

به نظرم این مسابقه در آینده کارکرد این‌چنینی خواهد داشت. چون خانواده به نظر ما و همه‌ی جهان عنصر و پایگاه به شدت مهمی از نظر تربیتی، فرهنگی و عاطفی است، و می‌تواند کاملاً در برابر هر بزه‌ای مصونیت ایجاد کند، می‌تواند آرامش ایجاد کند و در خانواده می‌توانی درباره‌ی خودت احساس خلاء نداشته باشی، وقتی با خانواده‌ات حالت خوب باشد، در جامعه هم می‌توانی حال خوبت را منتقل و منتشر کنی.

 یکی از راه‌های این آرامش و مصونیت بازی‌کردن دور همدیگر است، چیزی که الان در خانواده‌ها خیلی کمتر دیده می‌شود، قدیم‌ها بیشتر بود، آدم‌ها در منزل هم جمع می‌شدند یا به باغ می‌رفتند، حتی خانه‌ها حیاط داشتند و تابستان‌ها در حیاط می‌نشستند و تفریح و بازی می‌کردند. 

مسابقه می‌دادند، دور هم بودند و به هم می‌پرداختند. زندگی‌ها الان متأسفانه تبدیل به یک زندگی عجیب انفرادی شده که همه سرگرم موبایلشان و در فضای اینترنتی هستند و هیچ‌کس به هیچ‌کس توجهی نمی‌کند. این بازی‌ها یعنی حذف کردن فضای اینترنتی و موبایل و وسیله‌ی شخصی و پرداختن به همدیگر.

شما جزو معدود آدم‌هایی هستید که به تلویزیون وفادار ماندید، خیلی‌ها فکر می‌کردند بعد از موفقیت «ورود آقایان ممنوع» شما در عالم سینما باقی می‌مانید، اما این‌طور نشد.

نمی‌توان منکر این شد که تلویزیون جای بسیار مهمی ا‌ست، اینطور نگاه کنید که وقتی دلت بخواهد با مخاطب حرف بزنی، دلت بخواهد چیزی را به او منتقل کنی، بده، بستان داشته باشی بنابراین دلت یک رسانه‌ی بزرگ‌تر می‌خواهد. مگر تماشاچی سینما چقدر است؟ یک میلیون نفر؟ فکر می‌کنم اگر الان یک میلیون نفر بروند فیلمی را ببینند خیلی عدد خوبی است؟

بله حدوداً می‌شود ده میلیارد تومان، رقم زیادی است اما تعداد مخاطبان خیلی کمی را در بر می گیرد.

بله، خیلی کم است. اما تصور کنید که وقتی یک شب در تلویزیون، برنامه دارید، ممکن است با سی و پنج  میلیون نفر آدم حرف بزنید، این خیلی فرق دارد. بدیهی است که آدم اگر دغدغه داشته باشد، دلش ابزار و رسانه‌ای وسیع‌تر می‌خواهد. تلویزیون جایگاه عجیبی است، برای این‌که مردم با تلویزیون ارتباط عجیبی برقرار می‌کنند و به سرعت به آن واکنش نشان می‌دهند. وقتی به سینما می‌روید، حتی در آخر اگر فیلم خیلی جنجالی باشد، راجع به آن مقداری حرف می‌زنید و می‌روید. دلیلش هم می‌تواند این باشد که فضا شکسته می‌شود، توی یک سالن فیلم می‌بینید و بعد بیرون می‌آیید. خیابان، ماشین، ترافیک و بعد به منزل رسیدن، روشن است که فضا شکسته می‌شود. اما وقتی در خانه نشسته‌اید و چیزی را می‌بینید، تازه موتورتان روشن می‌شود که چه کار کنیم. حالا فرقی نمی‌کند، فرد خوشش بیاید، بدش بیاید یا هر چیز دیگری، وقت برای حرف زدن، فکر کردن، بحث کردن، جنجال راه انداختن و... وجود دارد، اما سینما این‌طور نیست. سینما شکل دیگری از برقرار کردن ارتباط است، قطعاً من سینما را خیلی دوست دارم، اما به نظرم تلویزیون سیستم بسیار عجیبی است.

شما می‌خواهید به عنوان کمدین شناخته شوید؟

نه اصراری ندارم. خیلی هم کمدین نیستم.

کمدین بوده‌اید، اما الان خیلی کم رنگ شده است، در چند سال اخیر با یکسری فیلم‌هایی که بازی کردید مانند «گناهکاران» از این فضا خارج شده‌اید؟

نه من آن را سهم هر کسی می‌دانم که دارد کار می‌کند، فرد دلش می‌خواهد کار دیگری هم انجام دهد. من اگر بازیگر هستم، خودم را بازیگر می‌دانم و دارم بازیگری می‌کنم، سهمم است. اگر دارم در ژانری کار می‌کنم، اجازه دارم یک فیلم خارج از ژانر خودم هم کار بکنم. هم تجربه‌اش برای خودم لذت‌بخش است و هم تماشاچی من را می‌بیند و نظر می‌دهد، با هم تجربه می‌کنیم، بنابراین می‌فهمم، می‌توانم ادامه بدهم یا برگردم سر جای خودم.

اما اصرار ندارید که به عنوان کمدین شناخته بشوید؟

ابداً، این‌طور نیست، کمدین نه، کمدی را خیلی خوب می‌شناسم، اما اصراری به کمدین بودن ندارم.

میزان خنده و شادی در اجتماعمان کم است، بخشی از آن هم ممکن است به این طرف ماجرا ارتباط پیدا کند.

چیزی که در من وجود دارد و خیلی هم به آن وفادار و متعهد هستم، این است که به شدت به سرگرمی و به سرگرم کردن اعتقاد دارم و انجامش می‌دهم. هر کاری می‌کنم سرگرم‌کننده ا‌ست. من سخنرانی نمی‌کنم، در اثر و کاری که انجامش می‌دهم اینطور نیست که کسی بنشیند و سخنرانی کند، نه کسی صرفاً می‌خواهد بخنداند، نه اینکه یک معضل بزرگ اجتماعی را مطرح و حل کند. 

این‌طور نیست، سرگرم می‌کنم و لابه‌لای این سرگرمی حرف‌های قشنگ هم پیدا می‌شود. گاه موضوعات به درد بخوری که مقداری به موضوعات جدی‌تر بپردازد هم در آن وجود دارد، که البته معتقدم سرگرمی، خندیدن و شاد بودن یکی از جدی‌ترین کارهایی است که آدم‌ها باید بکنند.

رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی

بهترین برنامه‌‌ خندوانه در این دو فصل و اندی که اجرا کردید کدام بوده است؟

مسابقه‌ی کمدین‌ها برایم خیلی جذاب و هیجان‌انگیز بود، اما قسمت‌هایی که از نظر موضوع برایم جذابیت داشتند؛ یکی شبی بود که جانبازان اعصاب و روان آمدند، آن برنامه برایم حیرت‌انگیزترین برنامه بود. واقعاً فراموش‌نشدنی است. شما آن را تماشا کردید، اما اگر جای من بودید حس دیگری داشتید، تأثیر حیرت‌انگیزی داشت، نمی‌دانستم باید چه کار کنم.

در  جاهایی مشخص بود.

جاهایی هم تلاش نمی‌کردم، کاری بکنم.

خیلی قسمت‌های آن برنامه شهودی بود.

بله خیلی. رها کرده بودم تا هر چه شد اتفاق بیفتد.

حس خوبی ایجاد کرد، شاید دلیلش به خاطر نسل ماست، متولدین دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ جنگ را دیده‌اند و با این آدم‌ها زندگی کرده و ارتباط داشته‌اند.

بله همین‌طور است. نمی‌شود این حس را نادیده گرفت. ما هر کاری در خندوانه می‌کنیم به آن اعتقاد داریم. این خیلی نکته‌ی مهمی است که می‌خواهم بگویم و شنیده شود. آن‌هایی که می‌خواهند از این سوء استفاده بکنند، ما می‌گوییم جامعه و می‌گوییم همه، پس یعنی همه و بدیهی است که منِ بچه‌ی ایران که جنگ را دیدم و یادم می‌آید که بچه محل من شهید شد. 

رفیقم که با هم فوتبال بازی می‌کردیم و دو سال از من بزرگ‌تر بود، شهید شد. مشخص است که این تجربه‌ی من از جنگ است. بمباران و موشک‌باران در خاطرمان هست، دوران سخت، شرایط و شهیدی که در فامیل داده شده، مشخص است که از خاطرم نمی‌رود. مشخص است که من وظیفه‌ی خودم می‌دانم که به آن دوره احترام بگذارم. کدام کشور دوره‌ای را که جنگیده، شهید داده و آثارش هنوز وجود دارد، نادیده می‌گیرد و فراموش می‌کند؟ این جزو ذات بشر است و باید به آن احترام گذاشته شود. این‌که می‌گویند، جانباز آورده پس سفارش شده، این‌طور نیست. 

چه سفارشی؟ یعنی ما آن‌قدر ابله و نمک‌نشناس هستیم برای اینکه جانباز به برنامه‌مان بیاید، باید به ما سفارش شود؟

 مورد دیگر زمانی بود که خانواده‌ی شهدای ادیان را آوردیم، معلوم است که به کاری که کرده‌ایم اعتقاد داریم. زمانی‌ که خانواده‌ی شهدای ادیان آمده بودند، مسئله‌ای حیرت‌انگیز و فوق‌العاده‌ای بود، ارامنه، آسوری‌ها ــ واقعاً متأسفم که نشد خانواده‌های کلیمی بیایند و فقط نشد، یعنی هیچ شیطنتی در آن نبود که آنها نباشند، نشد که بیایند‌ ــ سنی و شیعه همه بودند، چیز بی‌نظیری در بین این‌ها وجود داشت، این بود که همه سر بچه‌هایشان قربان صدقه‌ی هم می‌رفتند. نقطه‌ی مشترکی بین‌شان بود که همه عاشقانه کنار هم قرار گرفتن بودند. 

قربان‌صدقه‌ی بچه‌ها‌ی هم می‌رفتند. همه مشترک و عاشقانه در حضور هم بودند. قرار گرفتنم میان آن‌ها تجربه‌ی لذت‌بخشی بود. همه به هم مهر و عشق می‌دادند، کسی این را مدیریت نمی‌کرد، این نبود که بگوییم خواهش می‌کنیم جلوی دوربین همه با هم عشق و محبت تقسیم کنید. اصلاً از این حرف‌ها آنجا نمی‌زنیم. تجربه‌ی بسیار لذت‌بخشی بود، من ایستاده بودم و می‌دیدم خانواده‌هایی که ممکن است بیرون از اینجا وقتی تماشایشان می‌کنید، هیچ ربطی به هم نداشته باشند، حتی ممکن است، احساس کنید بعضی‌هایشان دشمن و برابر همدیگر هستند، اما آنقدر زیبا در کنار هم نشسته بودند که بی‌نظیر بود.

ماجرای گاز اشک‌آور در استودیو چه بود؟

روزی چهارصد، پانصد نفر تماشاچی به استودیو می‌آیند و اینها جزو مردم هستند. آنجا هم که منطقه نظامی نیست که ما مردم را تفحص کنیم، از این چیزها نداریم. آدم‌هایی هستند که ثبت‌نام کردند و با آنها رندوم تماس گرفته می‌شود، می‌آیند و توجیه می‌شوند که باید فلان پوشش را داشته باشند و آنجا می‌نشینند. زمان افطار اعلام کردیم کسانی که روزه هستند بیایند افطار کنند. برای افراد روزه چیزهایی وجود داشت. 

مغازه‌ای هم بغل دست ایجاد کرد‌ه‌ایم، افراد در طول ساعت آنجا بودنشان در زمان‌های استراحت می‌توانند بروند برای خودشان چیزی بخرند و بخورند. مخزن‌های بزرگی هم برای آبجوش هست که تمام شده بود، بچه‌ها آمدند دوباره توی آن آب ریختند، ظاهراً آب داغ بوده اما برای اینکه قُل بخورد سه، چهار دقیقه‌ای زمان لازم داشته است. آقایی به نفر دیگر می‌گوید آب جوش را به من بده من خانمم باردار است، طرف دیگر می‌گوید نمی‌شود. این دو با هم بحثشان شده و دیگری آب جوش را روی او می‌ریزد. او هم از کمرش اسپری اشک‌آور در می‌آورد و روی صورتش آن آقا می‌پاشد. چون اسپری دم در استودیو زده شده بود کل استودیو تبدیل به گاز فلفل شد. 

دو ساعت نمی‌شد هیچ کاری انجام داد، زنگ زدیم اورژانس، آتش‌نشانی و پلیس آمدند و آن طرف را گرفتند. کسی که از اسپری استفاده کرده بود بسیار ترسیده بود، چون احتمالاً تا به حال استفاده نکرده بوده و بعد دید که همه‌چیز به هم ریخت. فردی که گاز اشک‌آور استفاده کرده بود را گرفتند و بردند. حتی دو سه نفر از عوامل ما هم به بیمارستان رفتند. کسانی که از آتش‌نشانی آمده بودند گفتند آتش روشن کنید که گاز را بسوزاند بنابراین ضبط برنامه هم دو ساعت به تعویق افتاد.

درباره حواشی ای که درباره مترو و اسپانسر گرفتنتان پیش آمد توضیح دهید؟

ما پارسال متهم شدیم پانصد میلیون تومن از مترو گرفتیم و... اولاً نمی‌دانم چرا اسپانسر داشتن یکهو تبدیل به پوئن منفی می‌شود.


رامبد جوان در یک گفت‌وگوی بی‌پرده به تمام پرسش‌ها پاسخ داد/ از توییت جنجالی تا بدل‌های مرتضی پاشایی
نه این چیز دیگری مطرح شده ماجرای دعوت و...

ماجرای اهل قلم، اولاً متأسفانه به نظرم تعداد زیادی‌ از آنها اهل قلم نااهل قلمی بودند. قضیه اینطور بود که یک نماینده از وزارت ارشاد روزی بلند می‌شود، می‌رود، شبکه‌ی نسیم نزد دوستان تلویزیون، می‌گویند که در دوره‌ی ده روز نمایشگاه کتاب به ما سرویس‌هایی بدهید. یک عددی را توافق می‌کنند ــ 800 میلیون تومان بدهند ــ که شبکه‌ی نسیم یکسری سرویس به آنها بدهد. در این مجموعه سرویس‌ها، خندوانه‌ هم قرار می‌گیرد، کتاب‌باز هم، برنامه‌ی مهران هم و یکسری چیزها. از آنجایی که برنامه‌ی ما این مکانیزم را دارد که تماشاچی می‌نشیند و تماشاچی هم می‌تواند با ماجرا اینتراکتیو باشد و اصولاً گروه‌ها به برنامه می‌آیند. 

این‌طور شد که ما گفتیم خیلی خب یک افرادی از ناشران بیایند و بنشینند و من با آن‌ها گپ می‌زنم و در عین حال مهمان مناسب می‌آوریم و راجع به کتاب حرف می‌زنیم. اصولاً موضوع کتاب دغدغه‌ی ماست و همیشه به آن پرداخته‌ایم. نه ربطی به ارشاد دارد، نه به اهل قلم و نه به نمایشگاه کتاب. در آن دوره هم گفتیم چشم ما هم انجام می‌دهیم. روزی که اهل قلمی‌ها آمدند، اولاً هیچ هماهنگی‌ای با ما نبود، یعنی ما کاره‌ای نبویدم و نیستیم، اصلاً هر جا که گروهش را دعوت می‌کند و هماهنگ می‌شوند بیایند، خودشان تنظیم می‌کنند و فقط ما می‌گوییم فلان ساعت اینجا باشید و این پوشش را داشته باشید، بعد هم وقتی می‌آیید، فلان ساعت باید تحمل بکنید. همه‌ی این‌ها را هم به همه می‌گوییم. حتی اضافه‌تر هم می‌گوییم که وقتی کار زودتر تمام شد، خوشحال باشند و اگر کار طول کشید، دلخور نشوند، قرار بود، ساعت سه آنجا باشند، دوازده آمدند. ااین زود آمدن هم اصلاً به بچه‌های خندوانه ربطی نداشت. 

از طرف دیگر قرار بود، دویست نفر را بیاورند، اما سیصد نفر با خودشان آوردند. این اضافه شدن تعداد مهمانان هم باز نه به ما ربطی داشت و نه تقصیر ما بود، اما روی کار ما تاثیر می گذاشت؛ چون ما یک‌سری تماشاچی داریم و ظرفیت استودیوی ما هم در نهایت  ۵۷۰ نفر است، اگر یک نفر هم بیشتر از این تعداد بیاید یا باید روی پله بنشیند، یا یک نفر دیگر برود و جایش را بدهد به او. ما هم هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنیم چون همه‌ی مهمان‌هایمان برای ما عزیز هستند و حرمت دارند. 

آن روز اما این اتفاق افتاد و ما به ناچار بدون‌این که مقصر باشیم با ۱۰۰ مهمان اضافه مواجه شدیم. سیصد نفر تماشاچی هم ما داشتم. مهمانان ارشاد گفتند ما پول دادیم، آمده‌ایم و... ما هم گفتیم خیلی خب صبر کنید تا اوضاع را درست کنیم، اول باید برای این تعداد جا پیدا کنیم و از مردمی که آمده‌اند بخواهیم استودیو را ترک کنند. مهمانان ما هم از جاهای مختلفی آمده بودند. ما این موضوع را با آن‌ها در میان گذاشتیم و ازشان پرسیدیم که چه کسانی تهرانی هستند، و چه کسانی می‌توانندامروز نباشند، بروند و بعداً بیایند. 

طبیعی هم بودکه برخی از مهمان‌ها هم نارحت شوند و عتراض کنند و دلخور شوند و زمان هم بگذرد. مهمانان ارشاد هم هم از ساعت دوازده آمده بودند و خسته شده بودند. البته آن ها گفته بودند که ما را برده‌اند در یک بیابانی، بیرون تهران از شهر تهران، در یک سوله. خب استودیو برنامه‌ی ما اینجاست. هر مهمانی هم داشته باشیم، اینجا می‌‌اوریم و این طور نبوده که فقط آن ها را ببریم. از طرف دیگر، مگر ما موظف بوده‌ایم در بهترین جای تهران، استودیو بزنیم و نزدیم، یا فقط شما را به چنین مکانی برده‌ایم. 

واقعا نمی‌دانم چنین حرف‌هایی چرا مطرح می‌شود. شرایط تولید ما این‌طوری است. خلاصه زمان گذشت، آن‌ها هم گرسنه بودند، نماز نخوانده بودند و... بعد من آمدم برایشان حرف زدم، عذر ‌خواهی کردم . گفتم  اگر خسته شدید، ن معذرت می‌خواهم. گفتند که بچه‌هایتان با ما بد حرف زده‌اند، بچه‌های من با هیچ‌‌کس بد حرف نزده و نمی‌زنند، این‌ها سه فصل است که دارند با من کار می‌کنند و در این سه فصل توجیه هستند و می‌دانند که ما روی چه چیز‌هایی حساسیت‌ داریم؟ اصلا مهمان، مهمان است و ما وظیفه داریم ازشان مراقبت بکنید و حواسمان باشد کسی نباید اتفاقی بیفتد که ناراحت شوند یا احساس بدی به آن‌هادست بدهد. 

تمام بچه های ما هم این‌ها را می‌دانند. پس من خیالم از بچه‌هایم راحت است، اما گفتند که به ما توهین شده. من ایستادم آنجا حرف زدم و قربان‌صدقه‌ی آن‌ها رفتم، ازشان خواهش کردم که اگر اتفاقی هم افتاده به من ببخشند. بازهم عذرخواهی کردم که خسته شده‌اند و ...اما بخشی از ماجرا مثل زود آمدن و تعداد زیاد مهمانان به ما ربطی نداشت. همین را هم گفتم و بعد هم به این اشاره کردم که بالاخره همه چیز تمام می‌شود و می‌رود. 

اما بعد رفتند و ادعا کردند که خند‌وانه هشتصد میلیون تومان پول خواسته، اصلا اینطور نیست و به ما ربطی ندارد، یک ریالش متوجه ما نیست. ما قرار نیست حتی یک ریالش را بگیریم. تلویزیون آنقدر جای بی در و پیکری نیست که یک برنامه بخواهد برای خودش پول تهیه کند، اصلاً اینطور نیست و اجازه نمی‌دهند که دریافت مستقیم داشته باشید. 

ما برآورد داریم و نسبت به برآوردمان اسپانسر بودجه را تأمین کرده و ما پولمان را از تلویزیون می‌گیریم. یعنی اسپانسر پول را به حساب بازرگانی می‌ریزد، آنجا حساب کتاب می‌شود و پول را به شبکه می‌دهند و بخش  مالی شبکه هم پول را به ما می‌دهد. برآورد ما اینطور است، پول هر چقدر باشد که به ما تعقل نمی‌گیرد، حال اسپانسر صد برابر آن پول را بریزد یا نیم برابر، ما پولمان را بر اساس برآورد،از تلویزیون می‌گیریم. پس اینها کاملاً اتهام است.

در رابطه با موضوع پاشایی هم حاشیه‌هایی به وجود آمد.

موضوع پاشایی را من درک می‌کنم. این بازی‌ای بود که ما توی آن رفتیم و بدیهی است که انتظار می‌رود که چنین واکنش‌هایی اتفاق بیفتد، من با آن مشکلی ندارم و به نظرم خوب هم هست. اما این‌که ما پول می‌گیریم یا هشتصد میلیون تومان پول خواستیم این شیطنت است. غرض‌ورزی در آن هست، چون ما که نمی‌توانیم این را بخواهیم. این که گاز اشک‌آور زدند، «شلیک گاز اشک‌آور»، یا این که ما با تماشاچیان بدرفتاری می‌کنیم. این هم یک مدت بود. انتشار فهرست این که پوشش خانم‌ها چه باید باشد و چه نباشد. اینها شیطنت است و عادی نیست.

بله، و ماجرای توییتر و توییتی که گفته می‌شد شما آن را پاک کرده‌اید .

آن شیطنت نبود، به نظرم گاف بود و نمی‌دانم از کجا آمد. من به هیچ‌کدام از وسایل خودم دسترسی مستقیم ندارم. ادمینی دارم که توییترم را می‌گرداند و همان ادمین کانال تلگرامم را می‌گرداند و همین طور اینستاگرامم را. 

من به او می‌گویم که این را استفاده کن، مثلاً می‌گوید که راجع به والیبال تبریک بگوییم، می‌گوید چیزی داری؟ می‌گویم یک تبریک بگو، بزن «دمشون گرم»، می گوید عکس بگذارم،  می‌گویم خودت انتخاب کن و یکسری کارهای کلی را خودت انجام بده. اصلاً من دسترسی به این‌ها ندارم. خود برنامه سازی آنقدر پیچیدگی و ویژگی دارد که پرداختن به حاشیه به نظرم حماقت مطلق است. 

باید برنامه را سرپا نگه داشت، باید در برنامه حرفت را بزنی و هر کاری هم دارید یا مشکلی اگر هست همان جا درباره اش توضیح بدهی، البته جنس هر اتفاقی هم فرق می کند، مثلا به نظرم احمقانه است که من بیایم در برنامه بگویم که ماجرای هشتصد میلیون تومانی که اهل قلم گفته بودند، دروغ است و به خندوانه ربطی ندارد، این می شود لوس بازی و بها دادن بیش از اندازه به آن، پس از آن می گذرم. من آدمی نیستم که برنامه و خودم را دچار حماقت بکنم و بخواهم جواب‌های ابلهانه ‌بدهم. در مورد آن ماجرا هم، بهترین جواب این بود که ما هفته‌ی بعد دوباره مسابقه خانم‌ها را برگزار کنیم که کردیم.

یک جاهایی می‌رسد که آنقدر دوز آن حاشیه بالاست که مجبور می‌شوید جواب بدهید، مثل قضیه‌ی امین حیایی و ژوله.

بله ما مجبور شدیم آن را مدیریت کنیم.

اما آن حاشیه به چیزهایی ربط داشت که نمی‌توانستید بی تفاوت باشید.

بله، داشت به مسیرهای عجیبی ورود پیدا می‌کرد.

عده‌ای می‌گویند خندوانه آنقدر اجتماعی شده که دارد مثل ماه عسل می‌شود؟

نه کجا؟ مثال بزنید.

راجع به همین برنامه‌ی افغانستانی‌ها و تأثیر حسی‌ای که روی مخاطب می‌گذارد.

به نظرم اینطور نیست، وظیفه‌ی ما در خندوانه این هست که با چنین موضوعاتی مواجه بشویم. ممکن است یک جاهایی غم‌انگیز به نظر بیاید، اما به نظرم در غم‌انگیزی امید و حال خوب وجود دارد که در ماه عسل هم همین است، ماه عسل هم در عین اینکه می‌گریاند یا ممکن است حالت را منقلب بکند و اشک شما به عنوان واکنش حسی در بیاید، باز هم کارکردش این است که امید می‌دهد، با دیدن این برنامه احساس نمی‌کنید که همه‌چیز تمام شد. 

بلکه این حس را می‌دهد که می‌شود زندگی کرد، خندوانه هم همین است، امید می‌دهد در نتیجه جاهایی ممکن است شباهت پیدا کنند و ایرادی ندارد. ولی برای  ما چیز روتینی نیست، مدل ما اینطور نیست که اشک در بیاوریم، اما یک وقتایی هم اشکمان در می‌آید و هیچ اشکالی ندارد، آدمیزاد هستیم.