اهمیت صله ارحام

صله ارحام از سنت هایی است که در دین اسلام مورد توجه زیادی قرار گرفته و جزء فرهنگ ما ایرانیان محسوب می‌شود که در این گزارش در گفت و گویی با حجت الاسلام جنتی در خصوص اهمیت و آداب آن به صحبت پرداخته ایم.

 

ما در عالم دنیا آمده ایم توشه جمع کنیم و فرصتمان برای جمع کردن توشه محدود است پس از آن به ابد می‌رویم و این دنیا فقط گذرگاه است اینجا برای جمع آوری توشه نیاز به فرصت داریم.
 

امیرالمومنین حضرت علی (ع) می‌فرمایند: (اغتنم الفرصه) ما برای این که در دنیا بهترین استفاده را داشته باشیم نیاز به طول  عمر داریم و عواملی در کم کردن طول عمر و ازدیاد آن دخیل هستند.

 

من به یاد دارم در یکی از سخنرانی هایی که در دانشگاه داشتم در انتهای برنامه در پرسش و پاسخ با سوال دختر دانشجویی مواجه شدم که می‌گفت: من فکر می‌کنم بمبست هایی در دین اسلام وجود دارد از او پرسیدم مثلا در کجای دین او گفت:: مثلا دین اسلام خودکشی را حرام دانسته من به او گفتم اتفاقا اسلام سه راه خودکشی معرفی کرده است:

 

اولین راه آن انجام ندادن صله رحم است (چرا که وقتی صله رحم نمی‌کنیم کسانی که دلتنگ ما هستند می‌گویند: این فلانی کجاست خدا او را از روی زمین بردارد ما مردیم از دلتنگی.)


دومین راه صدقه ندادن است (چرا که از پیامبر اکرم حدیث داریم که می‌گویند: صدقه هفتاد نوع بلا را دفع می‌کند پس اگر به دیدار هم نرویم و صله رحم نکنیم ممکن است یکی از این هفتاد بلا جان ما را بگیرد.)

 

سومین راه صحبت کردن در مورد دنیا در وقت اذان است پس صله ارحام باعث می‌شود عمری که ما برای جمع آوری توشه داریم داریم زیاد شود که این روز‌ها بهترین فرصت برای صله ارحام است چرا که همه خانه هایشان را خانه تکانی کردند و آماده و محیای دید و بازدید هستند.

 

مقدمات صله ارحام در دین مبین اسلام

 

 در دین مبین اسلام صله ارحام مقدماتی دارد که به آن اشاره می‌کنیم:

 

 ۱ _ این که وقتی به منزل کسی می‌رویم نباید بیشتر از سه روز بمانیم روز اول مهمان میزبان هستیم و خرج به پای میزبان است روز دوم خرج کرد و تهیه مایحتاج بر عهده‌ی ما است و روز سوم هم به صورت مشترک خرج می‌کنیم و ماندن بیش از سه روز در منزل میزبان کراهت دارد حتی اگر خرج را خودمان بدهیم.


 ۲_این که صله ارحام باید باعث جدایی از کدورت‌ها باشد نه این که وقتی به مهمانی می‌رویم خودمان ایجاد کدورت کنیم.


 ۳_اولویت بندی صله ارحام است یعنی کسی که ار رحم ما است یعنی مادر، پدر، خواهر، برادر، دایی، عمو، خاله، عمه و فرزندان این‌ها صله ارحام درجه دو هستند.


 4_مستحب است قبل از رفتن به مهمانی ته دلمان را پر کنیم یعنی مقداری غذا میل کنیم و بعد برویم.

 

حدیث امام معصوم در خصوص صله ارحام

 

امام صادق (ع) می‌فرمایند: از ما نیست کسی که در هر شبانه روز نفسش را محاسبه نکند و در توضیح دو نکته وجود دارد اول این که خیلی خطرناک است وقتی امام معصوم بگوید از ما نیست کسی که فلان کار را انجام ندهد و دوم هم ما که عرضه نداریم در طول سال این کار را انجام بدهبم حداقل در این مدت نوروز که وقت فراغت و بیکاری داریم از این فرصت استفاده کنیم و برای محاسبه نفس زمان بگذاریم ببینیم در سال ۹۵ چه خطا و چه گناهانی را انجام داده ایم و طلب آمرزش کنیم و در سال جدید سعی کنیم آن کارها‌ها را انجام ندهیم.

مدافعان حرم می‌جنگند نه «سوسول‌‌ها»

شهدای ایران به نقل از ۸دی، هوشنگ امیراحمدی استاد دانشگاه راتگرز ایالت نیوجرسی آمریکا، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه و رییس و بنیاگذار شورای ایران–آمریکاست. وی از روز پنجشنبه ۱۹ اسفند برای انجام برخی دیدارهای غیررسمی و خانوادگی به زادگاهش در دهستان شیخ نشین شاندرمن در شهرستان ماسال استان گیلان سفر کرده است. یکی از مهم ترین برنامه های امیراحمدی در این سفر کوتاه، گفتگوی اختصاصی از قبل برنامه ریزی شده وی با پایگاه خبری تحلیلی ۸دی، است. این گفتگوی مفصل یک ساعت و نیمه، شامگاه روز شنبه گذشته انجام شد و مطالب جالبی درباره وضعیت آینده کشور آمریکا، آینده روابط ایران و آمریکا و برجام را به مخاطبان ارایه می کند:

* معمولا مرداد ماه شما را ملاقات می کردیم و مصاحبه های قبلی ما در این تاریخ انجام شده است این بار اسفند ماه تشریف آوردید؟ ضمن اینکه شنیده ایم که دیداری چند ساعته با برخی مسئولان سیاست خارجی داشتید؟ آیا این موضوع صحت دارد؟

من با وزارت امور خارجه برنامه ای نداشتم. یک جلسه دیگری بود که ربطی به وزارت امور خارجه نداشت و در واقع یک جلسه غیرسیاسی بود. در گذشته هم گاهی در این فصل می آمدم اما این دفعه البته در لندن جلسه و سخنرانی داشتم و گفتم سری هم به ایران بزنم. به شوخی یکی از بچه ها از من پرسدند چرا آمدید گفتم آقای روحانی در مصاحبه اخیرشان گفتند انتخابات در ایران آزاد و دموکراتیک است ما هم تشویق شدیم که بیاییم اسممان را در انتخابات بیاوریم (با خنده).

* یعنی برنامه ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری دارید؟

الان که زمان ثبت نام نیست. الان هم اعلام نمی کنم. اگر بخواهم وارد این جریان شوم بخاطر حرف آقای روحانی است. عین کلمه ایشان است که انتخابات ایران یک انتخابات دموکراتیک است. حتما ایشان معنای دموکراتیک را می دانند.

* البته قانون برای افراد دو تابعیتی منعی ایجاد کرده است

یعنی برای ما دموکراتیک نیست.

* به هر حال در قانون این موضوع تصریح شده است.

دو تابعیت یا ۱۰ تابعیت باشد جمهوری اسلامی غیر از یک تابعیت را به رسمیت نمی شناسد. وقتی اینها (امثال من) در آمریکا دستگیر می شوند و می روند زندان می گویند اینها (از نظر شما) ایرانی هستند اما وقتی آمریکایی می آیند اینجا دستگیر می شوند می گویند اینها آمریکایی نیسند. ایرانی هستند. ما اصلا دو تابعیتی نمی شناسیم. جمهوری اسلامی اصلا هوشنگ امیراحمدی را دو تابعیتی نمی شناسد. براساس قانون اساسی نمی توانی دو تابعیتی باشید. اگر بخواهید ایرانی بودن را کنار بگذارید باید درخواست بدهید و بعد کابینه وزرا باید غیرایرانی بودن شما را تصویب کند. شما هم خدا را می خواهید هم خرما را. وقتی دستگیر می کنید و به اوین می فرستید ایرانی می شویم. موقعی که در آمریکا از ما رأی می گیرید ایرانی هستیم. اما وقتی کاندیدا می شویم و می خواهیم به ما رأی بدهند دو تابعیتی حساب می شویم. به این ترتیب من رد صلاحیت به بهانه دو تابعیتی را به هیچ وجه نمی پذیرم. در عمل هم همینطور اجرا می شود.

* حتی اخیرا قانونی درباره مدیران دو تابعیتی به تصویب رسیده است که مدیران در جمهوری اسلامی نمی توانند دو تابعیتی باشند.

اصلا دو تابعیتی ها پول مردم را می گرفتند و فرار می کردند. من که این کار را نکرده ام. تازه برعکس، پول هم می آورم (با خنده). به نظر من باید دو تابعیتی امکان کاندیدا شدن داشته باشند و وقتی رأی آوردند باید تابعیت ثانویه خودشان را ابطال کنند. یعنی وقتی به مرحله قسم می رسد باید پاسپورت خارجی را باطل کند. اما اینکه دو تابعیتی امکان کاندیدا شدن نداشته باشد درست و قانونی نیست. جمهوری اسلامی همین حالا در آمریکا برای انتخابات صندوق می گذارد و ماها رأی می دهیم.

* درباره نامه اخیر آقای احمدی نژاد به آقای ترامپ چه تحلیلی دارید؟ آیا این نامه به درستی ارسال شد؟

این یک نامه سرگشاده رسانه ای بود و اصلا قرار نیست چنین نامه ای بصورت جریان رسمی ارسال شود. به لحاظ قانونی هم درست نیست. ایشان به عنوان شهروند نامه نوشته اند و همه شهروندان این حق را دارند. معمولا این نامه ها سرگشاده هستند و ممکن است افرادی این نامه را به آقای ترامپ برسانند.

* ارتباطات بین ایران و آمریکا با آمدن آقای ترامپ تا حد زیادی تغییر کرد. شما فکر می کنید ترامپ نسبت به ایران چه برخوردی خواهد داشت؟

مسئولان ایران تا قبل از برجام جز در مسائل عراق و افغانستان دیدار رسمی و روابطی با مسئولان آمریکایی نداشته اند. در واقع گفتگویی رسمی وجود نداشت و ارتباطات با کانالهای ارتباطی بود. برجام برای اولین بار این ارتباط را برقرار کرد و مذاکرات هم در سطح بالایی بود و یک موضوع داخلی را هم در برداشت. یک تیم در طرف اوباما و یک تیم در طرف آقای روحانی و ظریف با هم مذاکره کردند و نتیجه آن برجام شد. مثل مخالفان داخلی برجام، در آمریکا هم مخالفانی برای این توافق وجود داشت. یعنی در آمریکا هم برجام موافقان و مخالفانی داشت. اکنون دوره اوباما و تیمش تمام شده است. یعنی اوباما و کری در واشنگتن نیستند و یک نیروی دیگر در آنجا به سر کار آمده اند. متأسفانه نیروی دارای قدرت فعلی در آمریکا اصلا در جریان برجام نبود. خود آقای ظریف گفتند که سیاست راهبردی ما این بود که کنگره آمریکا را (به عنوان مخالف مذاکرات و توافق برجام) از جریان مذاکره منزوی کنیم. حالا همین نیروی منزوی شده دوره گذشته الان همه کاره کشور در آمریکا شده است. تمام نیروهای جمهوری خواهان که مخالف مذاکره بودند الان به سرکار آمده اند. این حزب و هر دو مجلس آمریکا بر علیه ایران تبانی می کنند. در ایران هم همین کار را کردند. یعنی تحت عنوان دلواپسان تلاش کردند مخالفان برجام را منزوی کنند. این طرف، حامیان برجام همچنان سرکارند اما آنطرف دلواپسان برجام سرکارند. آنها دشمن روحانی و ظریف هستند چون فکر می کنند که اینها با دشمنان آنها مذاکره کرده اند. یک مشکل آقای ظریف و روحانی این است که در آن طرف کسی را برای مذاکره ندارد و عملا ارتباط قطع شده است. در عین حال، موضوعی امروز برای مذاکره وجود ندارد. آن زمان موضوع مذاکره هسته ای بود. آمریکایی ها می خواستند صنعت هسته ای ایران را جمع کنند بنابراین آمدند و پیشنهاد مذاکره دادند و طرف ایرانی هم قبول کرد و آنها به نتیجه رسیدند (و تجهزات غنی سازی را برچیدند). هدف از مذاکرات پیشین موضوع هسته ای بود که آمریکایی ها آن را تمام شده می دانند. حالا هم باید موضوعی برای مذاکره باشد. این موضوع می تواند مسئله موشک ها باشد.

* ماقبل برجام آمریکایی ها به دنبال مذاکره با ایران بودند. به نظر شما در دوران پسابرجام نگاه آمریکایی ها به ایران چه تغییری کرده است. یعنی جایگاه ما در پسابرجام در جهان تقویت شد یا عقبگرد داشتیم؟

قبل از برجام ما یک ایران هراسی و اسلام هراسی داشتیم. اگر اوباما ۱۰ سال دیگر هم رئیس جمهور بود شاید برای ایران هراسی تا حدی خوب بود اما حالا که دلواپسان در آمریکا به سرکار آمده اند الان ایران هراسی بیشتر و بدتر است. یک کلکی هم در این میان وجود دارد. این آقایان می گویند ایران هراسی کم شده است اما در واقع هیچ وقت موضوع ایران هراسی مد نظر نبوده است. جهان از ایران، هراسی نداشت بلکه از نظام و این نوع نگاه هراس داشت. آنها در واقع الان به سپاه هراسی دامن می زنند. در برجام هیچ تحریمی از سپاه برداشته نشد. معاهده سازمان ملل در بحث موشک هم برای سپاه مشکل ایجاد کرد. الان هم برنامه دارند که سپاه را در لیست تروریست ها قرار دهند. این آقایان متوجه نبودند و نیستند که کارهای آنها صدمه اساسی به سپاه زد. این خیلی خطرناک است. من به سپاه به عنوان نیروی نظامی کشور احترام می  گذارم و همیشه می گویم به سپاه هم در داخل کشور و هم در خارج ظلم می شود. شما نیرویی برای حفظ انقلاب اسلامی ایجاد کرده اید که وظیفه نظامی و دفاع دارند و به خطر می زنند و بعد بخاطر دفاعی که می کند بر سرش هم می زنیم. یعنی به او تفنگ می دهیم که از ما دفاع کند و وقتی به سمت دشمن تیراندازی می کند می گوییم این چه کاری است که می کنید. چرا آدم می کشید. شما آدم کش هستید. خوب این غیر منصفانه است. در برجام سپاه چیزی نگرفت در حالی که همه قاچاقچی ها و دور زننده های تحریم ها را از لیست تحریم ها برداشتند. در حالی که قبل از همه باید تحریم های سپاه برداشته می شد. مثلا سپاه موشک لازم دارد اما شما می خواهید آن را از سپاه بگیرید و بعد تحریمهایش را هم حفظ می کنید. یعنی عملا می خواهید سپاه را خلع سلاح کنید و تحویل آمریکایی ها بدهید.

آمریکایی ها سربازهایشان را می فرستند عراق و در آنجا ۱۰ هزار نفر را می کشند و بعد در کنگره ایستاده برای آنها نیم ساعت به عنوان قهرمانان کشور دست می زنند اما اینجا ما سربازهایمان را به سوریه می فرستیم و بعد پشت سر آنها حرف بد هم می زنیم و می گوییم آنها در سوریه چکار می کنند. یک فرهنگ غلط بر علیه  نظامی ها در این کشور وجود دارد که موجب می شود که سپاه خیلی مظلوم واقع شود.

در قانون اساسی ایران آمده است که سپاه در دوران صلح در بازسازی شرکت کند. وقتی خاتم الانبیا می خواهد پروژه بگیرد داد و فریاد می کنند که اینها می خواهند پروژه بگیرند. قانون اساسی اجازه داده است. بزرگترین نهاد مهندسی در آمریکا army corps of engineers یا سپاه مهندسی ارتش است. یعنی آمریکا هم خاتم الانبیا دارد. کسی بر سر آنها نمی زند در حالی که یک نهاد عریض و طویل است که بنیانگذار بسیاری از امور می باشد. فردی به من می گفت تا قبل از احمدی نژاد وقتی سپاه در مناقصه‌ی پروژه‌ها شرکت می‌کرد آنها مناقصه سپاه را باز نمی‌کردند. گفتم خوب چرا باز نمی کردند. جواب داد چون رقم‌های سپاه خیلی پایین بود و سپاه با هزینه‌های بسیار کمتر پروژه ها را اجرا می کرد. ضمن اینکه سپاه رشوه نمی داد اما بخش خصوصی می‌توانست و این کار را می کرد. هر چه هزینه یک پروژه کمتر باشد فساد در آن کمتر است چون کمیسیون کمتر است. کمیسیون یک درصد ۱۰۰ میلیون، یک میلیون تومان است اما کمیسیون یک میلیون تومان ۱۰۰ هزار تومان است. آقای احمدی نژاد گفت پاکت های سپاه را هم باز کنید. در برجام و در موضوعات داخلی دیگر هم وقتی به سپاه رسیدیم بد عمل کردیم. وضعیتی هم برای سپاه ایجاد کردیم و آنها را بین مردم و دولت قرار دادیم.

* در مورد جایگاه ایران پیش و پس از برجام صحبت می کردید.

بنابراین ایران هراسی در آمریکا پس از برجام زیاد شده است. ایرانی ها قبل از برجام حداقل می توانستند ویزا بگیرند اما الان همین کار را هم نمی توانند انجام بدهند. ایران هراسی یعنی اینکه ایران را هم در زمره بقیه کشورهای نا امن و بد می بینند. ایرانیان زیادی قبل از برجام به آمریکا می‌آمدند اما ارزش پاسپورت ایران پس از برجام بسیار پایین آمده است.

* آیا شما احساس خطر نمی کنید که آنها برای بازگشت شما مشکلی ایجاد کنند؟ به هر حال آقای ترامپ ظاهرا تصمیمات انتحاری هم می گیرد.

نه. اصلا اینطور عمل نمی کند. آمریکا کشور قانون است. در آنجا یک قاضی معمولی جلوی ترامپ را گرفت.

* ولی آن قانون عملا در حال اجراست؟

نه. آن قانون مقداری عوض شد و یک چیز جدیدی آوردند و این قانونی که آورده اند اعتقاد دارم که اجرا می شود. البته دولت آمریکا حق دارد که بگوید مثلا من مردم یک کشور را نمی خواهم اجازه ورود بدهم. چیزی که در آمریکا غیرقانونی بود این بود که در قانون اساسی آمریکا آمده است که شما نمی توانید براساس مذهب و ملیت تبعیض قائل شوید. علت اعتراض هم این بود که در این هفت کشور، اکثریت با مسلمانهاست. ترامپ هم قبلا سخنان ضد اسلامی زیادی گفته بود و اجرای این قانون هم باعث افزایش گمانه زنی درباره تعیض آمیز بودن قانون شد.

* چرا این کار را انجام داد؟ چرا عربستان در آن لیست نبود؟ در هر صورت ۱۱ سپتامبر طبق شواهد کار عربستانی ها بود؟

برای اینکه عربستان پول می دهد و ما می خواهیم از اینها (آمریکایی ها) چیزی بگیریم. خوب عقل سلیم با کسی کار می کند که پول بدهد. این مشخص است که ترامپ با عربستان کار می کند.

* این اقدام آمریکا ضرر زیادی در دیپلماسی عمومی به آمریکا زده و به ژست رهبری اش در دنیا آسیب می زند.

واقعیت این است که از ۱۱ سپتامبر به این طرف آمریکایی با مسلمانان مشکل پیدا کردند. حالا این حادثه به هر شکلی هم که رخ داده شده است این تفاوت نگاهها ایجاد شد. پشت سر همین ماجرا به افغانستان، عراق، لیبی و … حمله کردند و بعد نیروهای رادیکالی مثل داعش و … ایجاد شدند. بنابراین آمریکا با بخشی از مسلمانان دچار مشکل شد. آقای اوباما و دار و دسته شان فکر می کردند مسلمان ۱.۳ میلیارد هستند و چند میلیون هم رادیکال هستند و بقیه مشکلی ندارند. اما ترامپ و دار و دسته شان همه را با یک نگاه می بینند.

* تحلیل شما از عواید برجام چیست؟

من فکر می کنم الان بحث ایران هراسی، اسلام هراسی و سپاه هراسی وجود دارد. بیشترین نگرانی من درباره سپاه هراسی هست. چون این موضوع برای کشور بسیار خطرناک است. این نیرو هم از درون و هم از بیرون مورد ظلم واقع شده است. متأسفانه دولت هم توجهی به این موضوع ندارد. مخصوصا در خارج اصلا توجه به این موضوع نداشتند. از آقای ظریف سوال می کنند نظر شما درباره قاسم سلیمانی چیست. می گوید ما با هم می توانیم کار کنیم اما اختلاف نظراتی هم داریم. این چه حرفی است. یعنی چه که اختلاف نظر داریم. اختلاف شما به آمریکایی و اروپایی چه ربطی دارد. شما باید بگویید ایشان قهرمان و ژنرال ما و مورد احترام ماست. ما به ایشان افتخار می کنیم. ایشان دارند کار خودشان را می کنند. شما حق ندارید در تریبون بین المللی درباره اختلاف نظر با سلیمانی حرف بزنید. این جریان خطرناک است. شما نباید بر سر ژنرال و نیروهای نظامی بزنید. نیروهای نظامی حیثیت کشور هستند. بدون اینها هیچ کشوری نمی تواند سرپا بماند. اگر فردا جنگی رخ دهد چه کسی می خواهد مقابل دشمن جنگ کند؟ سوسولهای تهران؟ همین بچه های مدافع حرم باید بروند بجنگند. من اعتقاد دارم باید سپاه را بازسازی کرد. البته سپاه هم باید روابط عمومی خود را تقویت کند. مثلا در ایران کسی نمی داند که قانون اساسی سپاه را مسئول بازسازی قرارداده است. این در قانون آمده است اما مردم نمی دانند و سپاه باید این را به مردم بگوید که مثلا من تاجر نیستم بلکه من می خواهم کار کنم. تمام نیروهای نظامی دنیا در صلح در امور عمرانی کار می کنند. من ارتباطی با سپاه ندارم اما چیزی که در آمریکا یاد گرفته ام احترام به نیروهای نظامی کشور است. هواپیمای مسافربری ایران را زدند و ۲۹۲ نفر را کشتند و بالاترین مدال را به ملوان آن ناو دادند. این کار فقط برای دهنکجی نیست بلکه می گویند تو به عنوان دشمن به او زدی و باید تجلیل شوید. اما اگر طرف ما این کار را بکند ما خودمان او را به جهنم می فرستیم.

این یک بحث ملی و وطنی و امنیتی است. البته ممکن است سپاه مثل همه جوامع دیگر آدم بد هم داشته باشد اما کلیت سپاه باید بزرگ نگه داشته شود. اینها نیروهای دفاعی کشور هستند و باید مورد احترام باشند.

* شما در مصاحبه های قبلی گفته بودید که میزان عواید و امتیازات ما نسبت به آمریکایی ها در برجام یک به ۹ است. با تغییر اوضاع در آمریکا الان به نظر می رسد این نسبت حتی بدتر شده است و طرف آمریکایی از همه خلل و فرج برجام به نفع خود استفاده کرده است. نظر شما درباره این نسبت در شرایط حاضر چیست؟ باز هم همان یک به ۹ را می گویید.

من وقتی همان یک به ۹ را گفتم یک عده از همین دولتی ها به من گفتم آقای دکتر! این بی انصافی است که یک به ۹ می گویید. جواب دادم خوب اقلا من به شما یک دادم آقای شریعتمداری که به شما صفر داده است.

* آقای سیف رئیس بانک مرکزی هم گفتند تقریبا هیچ. الان نظر شما چیست؟

یعنی می خواهید من را ببرید طرف شریعتمداری (با خنده). من همیشه گفته ام که با مذاکره و دیپلماسی در برجام موافق بودم. به هر حال ارتباط باید برقرار باشد. من اعتقاد دارم که نباید مسائل هسته ای را از بقیه مسائل جدا می کردیم. مسئله هسته ای جایی بود که قدرت داشتیم و می توانستیم با آن از آمریکایی ها خیلی امتیاز بگیریم. آقای بعیدی نژاد یک مقاله ای علیه من نوشته بود که تیترش «بمب هوشنگ امیراحمدی» بود. ایشان گفته بودند آقای امیراحمدی بمب می خواهد و برای همین مخالف برجام است. خوب مگر بمب چیز بدی است؟ کشورهایی که به دردی نمی خورند بمب اتم دارند. بزرگترین مشکل آمریکا با ما در واقع مسئله هسته ای نبود بلکه حمایت ما از حماس و حزب الله و … بود. حماس و حزب الله یک واقعیت بودند اما بمب واقعیت نداشت اما آنها نمی توانستند کشورها را درباره حماس و حزب الله علیه ایران متحد کنند لذا به مسائل هسته ای دامن زدند و ما هم در تله آنها افتادیم.

مثلا آقای روحانی و دار و دسته شان آمدند گفتند که تحریم پدر ما را در آورده است و نامه نوشتند به آقای اوباما (که ما بیچاره شدیم). من همان زمان گفتم این کار را نکنید. چنین چیزی بی معناست در دیپلماسی بین المللی این کار را نمی کنند. هر چه قدر اعلام ضعف کنید آنها تحریم و فشار را بیشتر می کنند. یکی از بدترین اثرات برجام این است که در آمریکا جا افتاد که روش کار کردن با جمهوری اسلامی زور است. این به طور کامل در آمریکا جا افتاده است که راه ذلیل کردن جمهوری اسلامی زور است.

* یعنی آقای روحانی این موضوع را جا انداخت؟

آقای روحانی، آقای ظریف و تمام اینها. آن زمان مخالفین برجام را دلواپس می گفتند الان طرفداران برجام دلواپس هستند. همین الان در این کشور ما دلواپس نیستیم. دلواپس الان آقای روحانی است چون متوجه شده است که از برجام چیزی گیرش نیامد بنابراین شب و روز نگران است. مجبور هستند که مرتب …. سر هم کنند. بله دلواپس خوشبختانه جایگاهش عوض شده است. واقعیت همین است که امروز هیچکس به اندازه آقای روحانی و ظریف دلواپس نیستند. برای اینکه همه تخم مرغ ها را در یک سبد گذاشتند و دادند دست آقای اوباما و کری و آنها هم جیم شدند. تمام شد و رفت. حالا آقای روحانی به دنبال آنها می گردد که سبد را از آنها بگیرد ولی آنها را پیدا نمی کند.

* شما آینده برجام را چطور می بینید؟

برجام برای آمریکایی ها یک تله است. یعنی آنها یک تله گذاشته اند و اصلا نیاز ندارند که به آن دستی بزنند. در کنار این تله سم و … می ریزند. این تله ادامه پیدا می کند تا مشمول زمان شود. مثلا می گویند ۱۰ یا ۱۲ سال دیگر ایران می تواند به مرحله غنی سازی عادی برسد. خوب کسی که این حرف را می زند باید دیوانه و یا خائن باشد. چه اتفاقی ۱۰ سال دیگر می افتد که همین دنیا به همین نظام بگوید تو حالا عادی هستی و می توانی غنی سازی کنی. اگر دنیا به این نظام می توانست اعتماد کند خوب همین حالا انجام می داد. آقای اوباما فرض کرده اند که تا ۱۰ سال دیگر این نظام برچیده می شود و می رود. تمام بحث برجام همین بود. از دید آنها ۱۰ سال دیگر نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد. وگرنه اینکه تصور کنید که همین نظام با همین مشخصات اجازه غنی سازی عادی پیدا می کند قابل تصور نیست و هر کس اینطور فکر کند خائن و یا نادان است چون در روابط بین الملل چنین چیزی غیر ممکن است. حتی اگر رابطه ایران و آمریکا درست شود باز هم این غیرممکن است. حتی رابطه با اسرائیل درست شود این موضوع غیرممکن است. برای اینکه آنها هیچ وقت نمی گذارند که یک ذره خطر بپذیرند و کشوری در منطقه بتواند به بمب هسته ای نزدیک شود. برجام حتی رابطه ایران و آمریکا را ۱۰ سال عقب انداخت و در این زمینه نه تنها هیچ اثری مثبتی نداشت بلکه تمام برجام، اثر منفی بر بهبود روابط دو کشور بود.

* یک تصوری که وجود دارد این است که ممکن است آمریکا خودش هم تا ۱۰ سال آینده وجود نداشته باشد چون کشوری است که بدهکارترین در دنیاست و تأسیسات زیربنایی آن فرسوده است و با حجم بالای بدهی اش امکان تأسیساتش را بازسازی ندارد و …

نه. امکان فروپاشی آمریکا وجود ندارد چون یک کشور استخوان دار است و آنها که آمریکا را ندیده اند نمی توانند تصوری داشته باشند. آمریکا مسائل اساسی زیادی دارد اما گنجایشش هم زیاد است. مثلا بهترین متروی دنیا را در مسکو داریم اما روس ها خودشان به آمریکا می آیند. آنها زیربناهای فرسوده خودشان را می سازند.

* شما گفتید در آمریکا بحث ایران هراسی وجود دارد در حالی که در همه دنیا آمریکا هراسی نهادینه شده است و هیچ کس از شر آمریکا در امان نیست و در عین حال آقای ترامپ بودجه نظامی خود را هم زیاد کرده است. آیا رئیس جمهور جدید آمریکا برنامه جنگ دارد؟

ایشان گفته اند که می خواهند بودجه نظام را ۱۰ درصد و معادل ۵۰ میلیارد دلار اضافه کنند که از این مقدار شاید بتواند تنها موافقت افزایش ۲ درصدی را از کنگره بگیرد. شاید هم نتواند بگیرد. آمریکا مشکلش با دنیا فرق می کند. مفهوم آمریکا هراسی در دنیا متفاوت است اما ایران هراسی را به معنی تروریست بودن تبلیغ کرده اند اما آمریکا هراسی را به مفهوم یک کشور قدرتمند می دانند. اصل دعوای ترامپ با اوباما در همین است که می گوید شما کاری کرده اید که هیچ کس در دنیا از ما نمی ترسد و در دنیا کسی ما را تحویل نمی گیرد. این چه آمریکایی است که سپاه سربازانش را دستگیر می کند؟ ترامپ می گوید اوباما آمریکا را به چنین ذلتی رسانده است. آنها می خواهند دنیا از آمریکا بترسد. آنها به همین شکل زندگی کرده اند. ایران هراسی برای ما منفی است اما برای آنها بار مثبت دارد.

* نظر شما درباره اسکار چیست. بویژه درباره اسکار ۲۰۰۹ و بعد از این؟ آیا درست است که اسکار را سیاسی کرده اند؟

اولا اسکار در آمریکا آن اهمیتی را که در خارج از مرزهای این کشور دارد را ندارد. یک فستیوال است که در آن جایزه ای می دهند. اسکار برای یک حرفه به نام سینما است اما بزرگترین مدال آمریکا اسکار نیست. اسکار یک جریان حرفه ای است. یک عده سینماگر جایزه ای برای تشویق کارهای خوب و مهم درست کرده اند که ارزش های خاصی را تبلیغ می کنند و پول هم در آن وجود دارد. از اسکار هم استفاده های سیاسی شده است. از جایزه نوبل هم استفاده سیاسی می شود. نوبل را معمولا به کسی می دهند که علیه حکومت داخلی اش کاری کرده باشد اما معنی آن این نیست که همه جوایز سیاسی است. کسی که در اسکار جایزه می گیرد حقوقش چند برابر می شود و فواید این شکلی دارد. حرفه سینما در مجموع یک حرفه لیبرال و دموکراتیک است و اصولا اسکار با لیبرال ها و دموکرات ها است. هنر اصولا لیبرال است و هنر مستبد نداریم.

* جایزه آقای فرهادی را چطور می بینید؟

من می دانستم می خواهید به اینجا برسانید. مطمئن بودم. به چند جنبه می شود به این جریان نگاه کرد. اولا آقای فرهادی یک سینماگر باهوش است. ایشان واقعا سینماگر است و مغز دارد. کار سفارشی انجام نداده اند. ایشان واقعا نابغه هستند و اعتقاد دارم حق ایشان هم بود چنین جایزه را بگیرد. این یک بخش مطلب است. نکته دوم این است که این جایزه را برای تو سری زدن به ترامپ هم ممکن است داده باشند برای اینکه اسکاری ها دموکرات هستند و در همان زمان ایشان نیامدند و فرصتی برای سینماگران بود که بر سر ترامپ بزنند. البته اگر من جای آقای فرهادی بودم و می خواستم برای گرفتن جایزه حضور پیدا نکنم اصلا اسکار را قبول نمی کردم و می گفتم در اعتراض به این جریان من اسکار را قبول نمی کردم. می گفتم این اسکار را به تمام کسانی که نمی توانند به آنجا بیایند تقدیم می کنم. من ژست اعتراض نمی گرفتم و نماینده ای برای خواندن متن تعیین نمی کردم.

* به نظر شما عملکرد دکتر روحانی در برجام بر انتخاب مجددش اثر منفی می گذارد؟

ما فرض می کنیم آقای روحانی در همه زمینه ها عملکرد بدی داشته است ولی اگر کسی در مقابلش نباشد خوب بار دیگر ایشان رأی خواهند آورد. یعنی به این ارتباط دارد که گزینه مناسبی مقابلشان باشند. یعنی صرف بد عمل کردن دلیل بر رأی نیاوردن ایشان نیست. من هنوز بحث جدی و اساسی در برجام ندیده ام. حتی شریعتمداری در کیهان هم به این شکل می نویسد و نقد می کند که آقا! شما که گفتی برجام زندگی مردم را بهتر می کند پس چرا خبری نشد. چرا سرمایه گذاری خارجی را نیاورد. این ایراد را می گیرند اما من می گویم اصلا بحث و ایراد من این نیست. مشکل اساسی برجام این است که برجام عزت کشور را از بین برد. اینکه ۱۰ دلار به ما دادند یا ندادند در اینجا نباید مطرح شود. برجام باعث شد برای اولین بار در تاریخ کشور یک دولت بدون اینکه در جنگ ببازد با دست خودش صنعت کشور را از بین برد. این برای من مهم است. به قول آقای اوباما بدون شلیک یک تیر ایران را تسلیم کردیم. ما در ۳۰۰۰ سال گذشته ۱۰۰۰ تا جنگ کردیم و ۹۹۰ تا را شکست خوردیم اما تسلیم نشدیم و زانو نزدیم و زنده ماندیم اما نیامدیم قبل از باخت زانو بزنیم و تسلیم شویم. یک نقد بسیار عوضی و کجی که می شود این است که آیا برجام پول آورد یا نیاورد یا درآمد مردم کم شد یا زیاد شد.

برجام برای من عزت کشور بود که رفت. برجام آن چیزی بود که قرار بود انقلاب نگذارد اتفاق بیافتد (اما افتاد). برجام برای من استقلال بود و این بود که کسی نیاید بگوید بتمرگ. برجام برای من بتمرگ بود. برای اولین بار آمریکا به ما گفت بتمرگ. ما هم تمرگیدیم. متأسفانه هنوز هم در این کشور درباره برجام سر چند دلار پول بحث می کنند. هر معامله ای کم و زیاد دارد اما یک سری معاملات به داخل تاریخت می رود. به نظر من تاریخ وقتی رسوب می کند برجام را اینطور قضاوت می کند. ۵۰ سال بعد کسی یادش نمی آید که در برجام چند هزار دلار گرفتیم. می گویند زمانی یک صنعتگر اصفهانی یک سماور می ساخت. در آن زمان ظل السلطان حاکم اصفهان بود. سماور را آن زمان روس ها می ساختند و به ایران هم می دادند. به ظل السلطان می گویند یک صنعتگر سماور خوبی می سازد ما می توانیم سرمایه گذاری کنیم تا کارش رونق بگیرد تا از روس ها سماور وارد نکنیم. ظل السلطان دستور می دهد این صنعتگر را با سماور دست سازش را به نزدش ببرند. از صنعتگر می پرسد این را تو ساختی. می گوید بله جانم به قربانت. اگر امکانات بدهید بهتر از این هم می توانم بسازم. کاری می کنم که دیگر لازم نباشد از روس سماور وارد کنید. ظل السلطان با آن سماور به قدری بر سر صنعت گر می زند که هم صنعت گر می میرد و هم سماور می شکند. ظل السلطان در حین زدن صنعتگر به او می گفت ای فلان فلا شده! تو می خواهی سماور بسازی که روسها (از دست ما عصبانی شوند) و به ما حمله کنند؟

فکر ظل السلطان این بود که با ساخت سماور روسها ناراحت می شوند و ممکن است به ما حمله کنند. ظل السلطان در تاریخ جنایت های زیادی کرده است اما چیزی که از او برجای مانده همیین ذلتش بوده است. اینطور مسائل در تاریخ می ماند. اینجا بحث سماور نبود بلکه عزت ملی بود. ۳۸ سال پیش تمام این کمپانی ها بودند. بانک ها بودند و .. بودند. ما همه اینها رو بیرون کردیم که عزت داشته باشیم. انقلاب بحث عزت بود. امام می گفت ما برای خربزه انقلاب نکردیم. شما باید بحث اساسی تری درباره برجام مطرح کنید. آمریکایی از بعد از برجام تصورشان این است که زور درباره ایران جواب می دهد.

* می گویند برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده است؟

چه کسی این حرف را زده است. غلط کرده است. بی خود می گویند. هر کس این حرف را زده است خائن یا نادان است. از قول من بنویسید این آدم دشمن ایران است. تنها یک زمان امکان حمله آمریکا به ایران وجود داشت و آن هم زمانی بود که بوش عراق را اشغال کرده بود و بعد از آن هرگز آمریکایی ها هیچ وقت نقشه حمله به ایران را نداشت.

* چرا چنین نقشه ای را ندارند؟

برای اینکه در همین غلط هایی که کرده اند مانده اند. ضمن اینکه آمریکا که تنها هدفش جنگ نیست. من نظرم این است که حتی جمهوری اسلامی بمب هم داشته باشد آمریکا به ایران حمله نمی کند چون (با ساختن بمب توسط ایران) توازن قوا برقرار می شود و منطقه متعادل خواهد شد. مسئله فلسطین و لبنان هم حل خواهد شد. آنها نمی خواهند مسائل منطقه حل شود. یک ایران قوی یک ایران بهتری خواهد بود تا ایران ضعیف. اگر من جمهوری اسلامی بودم بمب می ساختم.

* با این حرف به شما رادیکال خواهند گفت.

من افتخار می کنم که اینچنین رادیکالی باشم. به من می گویند امیراحمدی دلواپس است من افتخار می کنم که دلواپس مملکت هستم و حداقل مثل برخی دلواپس برجام نیستم. من جز دلواپس های مملکت هستم. آنهایی که به دنبال برجام بودند الان بیشتر دلواپس برجام هستند. برای اینکه الان متوجه اشتباه خودشان شده اند.

آداب اسلامی نــوروز

شهدای ایران:  بنا به متون مکتوب و شواهد شفاهی در معارف اسلامی هر روزی که در آن گناهی صورت نگیرد عید است چنان که امام صادق (ع) می فرمایند: کل یوم لا یعصی اللّه فیه فهو یوم عید.

 

همچنین در طول سال چند عید وجود دارد که از آداب و ویژگی خاصی برخوردارند مهم ترین آنها اعیاد غدیر، فطر و قربان است، که آثار و برکات زیادی دارند روز ولادت پیامبر مکرم اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز از اعیاد مهم اسلامی به شمار می‌آیند. عید نوروز که با تحویل سال و چرخیدن یک دور کامل زمین به گرد خورشید شروع می شود، از جمله اعیادی است که جنبه ملی داشته و تاریخ پیدایش آن قبل از اسلام شکل گرفته است.

 

این عید با آمدن اسلام و زدودن خرافات از چهره آن مورد موافقت و تأیید ضمنی اسلام قرار گرفت در روایات نیز آمده است که روزی برای حضرت علی (ع) هدیه نوروزی آوردند، فرمودند این چیست؟ گفتند: ای امیرالمؤمنین، امروز نوروز است. حضرت فرمودند: هر روز را برای ما نوروز قرار بدهید.

 

امام صادق (ع) درباره این عید فرموده اند: ... و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.

 

امام خمینی (ره) در یکی از پیام های نوروزی می‌فرماید: این عید هر چند یک عید اسلامی نیست، ولی اسلام آن را نفی نکرده است.  

 

مرحوم محمد حسین کاشف الغطاء در جواب این سؤال که اعتقاد شیعه و روش شما درباره روز اول سال نوروز چیست؟ چنین نوشتند: نوروز مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد، بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا؛ و بر این اساس روایاتی از اهل بیت علیهم السلام درباره نوروز به ما رسیده که عید گرفتن را تأیید کرده اند و نیز به نماز، ذکر و عبادت سفارش نموده‌اند و...

 

در کتاب مفاتیح‌الجنان که طی دهه‌‌های گذشته یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌های مورد رجوع عموم برای انجام مستحبات مذهبی بوده به نماز عید نوروز اشاره شده که نمازی است توأم با قرائت سوره حمد و سوره‌های قدر، کافرون، توحید، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است که ضمن آداب و اعمال روز جمعه و روز عید غدیر خم وارد شده است.

 
مفاتیح الجنان همچنین روایتی از معلی‌بن‌خنیس را درباره نوروز ذکر کرده است که اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد. بی‌آنکه اشاره‌ای به فضیلت این روز کرده باشد. ولی بحارالانوار مجلسی روایات معلی‌بن‌خنیس را به تفصیل آورده است. در آن روایات به فضیلت و برتری این روز نسبت به سایر ایام بسیار پرداخته است و یکی از روایات مفصل معلی‌بن‌خنیس از نوروز را این گونه تجلیل کرده است: نوروز روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت، روزی است که جبرئیل بر نبی علیه‌السلام نازل شد، روزی است که رسول اکرم صلی‌‌الله علیه‌وآله، علی علیه‌السلام را بر دوش کشید تا بت‌های قریش را از بالای کعبه می‌کند، روزی است که نبی علیه‌السلام به وادی جن رفت واز ایشان بیعت گرفت، روزی است که برای علی علیه‌السلام از مردم بیعت گرفت (غدیر خم) روزی است که قائم آل محمد ظهور خواهد کرد و روزی است که امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف بر دجال پیروز خواهد شد.

 

روایت خنیس به نقل از امام صادق علیه‌السلام در مفاتیح الجنان

 

خنیس به نقل از امام صادق (ع) فرمود: چون نوروز شود غسل کن و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوی‌های خوش خود را معطر گردان پس چون از نمازهای پیشین و پسین و نافله‌های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه اناانزلنا و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایهاالکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان.

 

 
همان طور که مشاهده می‌شود این روز نیز چون اعیاد اسلامی با غسل کردن، پوشیدن جامه نو و معطر گردیدن به بوی‌های خوش و روزه داشتن آغاز می‌شود، ضمن آنکه نمازی مشابه نمازهای سایر اعیاد اسلامی دارد.
در ایام عید وظایفی داریم که رعایت آنها سبب رشد و تعالی ما می شود که در این گزارش به برخی از آن وظایف اشاره می کنیم:

 

* خواندن نیایش تحویل سال؛ با نو شدن طبیعت، از صمیم دل این ندا را برآوریم که: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الی احسن الحال ای قلب کننده قلب ها و چشم ها؛ ای تدبیر کننده شب و روز ای متحول کننده حالات، حال ما را به بهترین حالات متحوّل کن.

 

* پوشیدن لباس تمیز؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که نوروز آمد، غسل کن و پاکیزه ترین لباس های خود را بپوش و با خوش بوترین عطرها خود را معطر ساز.

 

* گشایش در زندگی خانواده؛ برخی سخنان اهل بیت علیهم السلام سرپرست خانواده را به سخاوت و گشایش در زندگی در ایّام عید فرا خوانده تا خاطره ای شیرین و به یاد ماندنی برای اهل خانه به جای ماند و حالت جشن و شادی پیدا کند. روزی شهاب به امام صادق علیه السلام عرض کرد: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند: ...هر میوه ای که مردم از آن می خورند، باید به اهل خانه خود بخوراند و خوراکی را که مخصوص ایام عید است و در غیر ایام به آنها نمی رساند، در ایام عید برای آنان تهیه کند.

 

* روزه گرفتن و برپایی نماز؛ امام ششم علیه السلام فرمودند: چه خوب است که در این روز روزه دار باشیم. دستور چهار رکعت نماز، سجده شکر و دعای مخصوص این روز هم مورد سفارش قرار گرفته است.
* درس عبرت گرفتن؛ توجه کنیم که وارد بهار شده ایم و باید از این دگرگونی طبیعت درس عبرت بگیریم.

 

* دید و بازدید؛ از دیگر آداب عید نوروز، دیدار برادران و خواهران مسلمان و آگاهی از شادی ها و اندوه های آنان است. معصوم علیه السلام در این باره می فرماید: این روز نوروز است که مردم در آن اجتماع دارند و همدیگر را ملاقات می کنند تا ... دیدار با خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان عزیز؛ و شادباش گفتن سال نو به آنها در این ایام، دارای اهمیت فوق العاده ای است.

 

* بررسی اعمال گذشته؛ بررسی کنیم که یک سال را چگونه سپری کردیم و محاسبه ای انجام دهیم که چه قدر گناه کرده ایم، آبروی چند نفر را بردیم و چقدر کار خیر انجام داده ایم؟ اگر اوصاف زشتی در ما هست، در رفع آنها بکوشیم و اگر کارهای خیری انجام داده ایم، کوشش کنیم که در آینده مداومت داشته باشد.

 

* کینه ها را از دل برکنیم؛ با آمدن بهار، باغ دلمان را پر شکوفه کنیم و همراه با باران بهاری زنگار کینه های گذشته را از دل برکنیم و سعی کنیم این قدرت روحی را در برابر افردی که با آنها دشمنی داریم، بیشتر کنیم و محبت آنها را در قلب خود ایجاد کنیم، اگر چه ممکن است آنها به ما بدی کرده باشند.

 

* با کسانی که کدورت داریم آشتی کنیم؛ مؤمن باید سعی کند جلوی کدورت ها را بگیرد و این ایام فرصت خوبی برای زدودن کدورت هاست، لذا آشتی با آنها خدا را خشنود و پشت شیطان را به خاک مالیده و بنده خدا را خوشحال می کند.

 

* رفتن به اماکن مطهره؛ رفتن به اماکن مطهره مثل حرم ملکوتی حضرت امام رضا علیه السلام از اهمیت والایی برخوردار است.

 

* رسیدگی به فقرا؛ با کمک به فقرا، آنان را در شادی خودمان شریک نمائیم

 

* دوری از اسراف؛ از جمله اموری که توجه بدان لازم و ضروری می باشد، این است که در مهمانی دادن و پذیرایی، از اسراف جلوگیری کنیم و بدانیم کمال ما در ولخرجی و سفره‌های رنگین آن چنانی نیست.

تقابل دو فرهنگ در سال 95

شهدای ایران:سال 95 چگونه سپری شد و چگونه سالی پیش روی ماست؟ هر کس با نگاه فردی یا اجتماعی، لابد پاسخی درخور تجربه خود به این پرسش می‌دهد. اما یک پاسخ را هم می‌توان لابه‌لای گفت‌وگوی صمیمانه راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» (جانباز علی خوش‌لفظ) با رهبر انقلاب گرفت، آنجا که جانباز عزیز می‌گوید: «من بسیجی آقای (احمد) متوسلیان بودم در دزلی و درگیری‌های اول جنگ. می‌دانم که الان جاویدالاثر آقای متوسلیان اینجا بودند، یک نکته می‌گفتند؛ اینکه آقا! شما خیلی دارید درد می‌کشید، زجر می‌کشید؛ به هرحال این بحث اختلاس‌ها و حقوق‌های نجومی را می‌گویید، اینها گوش نمی‌دهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدایی شما هستیم. دوست داریم شما بیشتر از این درد نکشید و آزار نبینید...».
بی‌راه نمی‌گوید. اما پاسخ مقتدای انقلاب شنیدنی است. «آرام باشید. این چیزهایی که شما می‌بینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قله است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما می‌خواهیم برویم به قله توچال یا قله دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر می‌شود؟ اما داریم می‌رویم،  عمده این است. اصلاً نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجب می‌کردید. یک لشکر فرهنگی، یک جبهه فرهنگی، حمله کرده به انقلاب و به نظام جمهوری اسلامی؛ یک عده هم جانانه دارند از آن دفاع می‌کنند؛ همین کتاب‌ها، همین نوشته‌ها... اینها همه سینه سپر کردن است. تقریباً چهل سال از انقلاب گذشته، توقع بوده که دیگر اینها نباشند، اما شما می‌بینید دارد رویش پشت سر رویش جلو می‌آید. اینها شوخی است؟ (خوش‌لفظ: با نفس شما است آقا). نه نَفَس [ما نیست]، اراده الهی است؛ ما همه وسیله‌ایم؛ ما کسی [نیستیم]؛ بخصوص حالا بنده که هیچ ولی شماها چرا. ما کسی و چیزی نیستیم. اما می‌خواهم بگویم اینکه شما می‌گویید «آرامش، آرامش»، من آرامش دارم. من هیچ ناراحت [نیستم]. بعضی‌ها می‌آیند می‌گویند «ما دلمان به حالتان خون است»؛ می‌گویم بی‌خود! من راحتم، من دارم حرکت می‌کنم، من دارم حرکت را می‌بینم، برای من روشن است که دارد چه اتفاقی در کشور می‌افتد؛ بله البته، دشمنی هست، مخالفت هست، اگر نبود باید تعجب می‌کردیم، گروه‌هایی هستند «سازمان یافته»، برای ضربه زدن از روزنه فرهنگ... نگذارند این انقلاب حرکت بکند؛ انقلاب هم دارد حرکت می‌کند، سینه‌اش را سپر کرده؛ آمریکایی‌ها اقرار می‌کنند به شکست، صهیونیست‌ها اقرار می‌کنند به شکست...».
بی‌تردید سال 1395 سال پرفراز و نشیبی بود. یکی از حسرت‌های بزرگ این سال رو به پایان آن است که برخی مسئولان ما به امید رونق و گشایش اقتصادی ناشی از توافق با آمریکا و غرب، دست روی دست گذاشتند و یک سال از عمر مفید مسئولیت را به کم‌کاری و بی‌عملی یا بدعملی گذراندند. 14 ماه از شروع زمان اجرای تعهدات آمریکا و اروپا گذشت اما تعهدات اصلی غرب درباره لغو تحریم‌های بانکی و مالی روی کاغذ ماند. از لغو یکجای تحریم‌ها و درآمد جدید روزانه 170 میلیون دلار و سرمایه‌گذاری‌های انبوه خارجی و حل همه مشکلات (از رکود و بیکاری تا آلودگی هوا و آب خوردن) به واسطه لغو تحریم‌ها در روز اجرای توافق و... خبری نشد و نزدیک‌ترین حامیان و مشاوران دولت، سربسته می‌گویند از نظر اقتصادی سال سخت‌تری در پیش است. دقیقاً در همین وضعیت که رکود و بیکاری و کمبود بودجه گریبان مردم و واحدهای تولیدی را می‌فشارد و دولت را در مضیقه قرار می‌دهد، متأسفانه ماجرای حقوق‌های نجومی مدیران اشرافی، نمکی بر زخم مردم بود. و بدتر از اصل ماجرای فیش‌های نجومی، دفاع شرم‌آوری است که برخی وکیل‌الدوله‌ها و حتی برخی مدیران ارشد نسبت به مدیران متخلف و ضرورت تداوم پرداخت این حقوق‌ها کردند. دفاع شرم‌آور برخی مدیران ارشد از مدیرانی که حقوق‌های 57 تا 234 میلیونی می‌گرفتند- بلکه گماشته خود آنها بودند و بعضاً سالها حقوق و پاداش 734 میلیونی گرفتند- در حالی بود که در همین دوره، مردم تحت فشار انواع مشکلات اقتصادی قرار داشتند و تنها وعده و پشت هم‌اندازی شنیدند و مدام به آینده حوالت داده شدند یا شاهد فرافکنی و شانه‌ خالی کردن از زیر بار مسئولیت بودند.
بدین معنا سال 95 سال اوج تقابل دو فرهنگ و روحیه بود. یکی همان روحیه اشرافی که حقوق و پاداش‌ نجومی را حق مسلم خود می‌داند، حتی اگر مثلاً در مدیریت بانک تجارت و ملت و صادرات و رفاه کارگران و... چند هزار میلیارد تومان خسارت را متوجه بیت‌المال یا مردم سهامدار کرده باشد؛ و دیگری همان پرچم شرافت و ایثاری که از چهار راه اسلامبول تا حلب در اهتزاز است و ده‌ها میلیون دلباخته را شوریده و شیدای خود کرده است. ققنوس‌های آتش‌نشان که در ماجرای تلخ پلاسکو جان‌فشانی کردند و به دل‌آتش زدند، از همان سرچشمه معرفتی سیراب شده بودند که شهدای رشید مدافع حرم در سوریه و عراق. گفت‌وگویی کوتاه میان دو آتش‌نشان، در فوران آتش ‌و آوار ساختمان در گرفت که از نهایت شرافت و امانتداری حکایت می‌کرد. اولی گفت «علی نرو! گیر می‌افتی» اما دومی یک پاسخ بیشتر نداشت قبل از زدن به دل آتش: «نه! مال مردم است.» آری سال 95 در کش‌وقوس میان دو منطق اشرافی- ایثارگر سپری شد. هر جا به منش تن‌آسانی و سهل‌اندیشی و عافیت‌طلبی و اشرافیت خو کردیم، خسارت دیدیم و هر جا با منطق ایثار و مجاهدت و ضرورت به جان خریدن سختی‌ها و هموار کردن مسیر به میدان آمدیم، پیروزی‌های بزرگ رقم خورد؛ چنان که با شکست جبهه آمریکایی در حلب، رسانه‌های غربی نوشتند کمر آمریکا و اسرائیل در حلب شکست. یا (قبیل امریکن اینترست) نوشتند «ایران در سال 1916 میلادی تبدیل به هفتمین قدرت بزرگ دنیا شد».
درست در روزگاری که برخی مدیران جفاکار و بدفهم می‌گفتند «نباید مقابل ابرقدرت‌های ایستاد، آن هم با شعارهایی که بعضاً تو خالی است»، «آمریکا ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، «بستن با کدخدا راحت‌تر است»، «اوباما را بسیار مودب یافتم»، «آمریکا قول داده و زیر قول خود نمی‌زند... نامه‌های آرامش‌بخش می‌گیریم»، «اگر توافق نکنیم جنگ می‌شود» و ...، در غرب خبر بزرگی بود؛ چنان بزرگ که جامعه آمریکا را به بهانه انتخابات دچار زلزله کرد. آتشی را که زمانی علیه ما بر می‌فروختند، حالا دامن خود آنها را گرفته بود. درست در زمانی که اوباما می‌گفت «بدون شلیک حتی یک گلوله توانستیم برنامه هسته‌ای ایران را مهار کنیم، هر چند که 8 سال پیش کسی باور نمی‌کرد»، اوباما در سوریه تحقیر شد و جانشین او گفت «ما پول ساخت یک مدرسه را هم نداریم. پل‌های ما ویران شده‌اند. با پول جنگ در خاورمیانه می‌توانستیم دوبار آمریکا را بازسازی کنیم». کسانی در این سو امید داشتند آمریکا هوای آنها را داشته باشد، حال آن که آمریکا گرفتار بی‌سابقه‌ترین بحران‌ها از زمان جنگ جهانی دوم (70 سال گذشته) بود و با بدهی 21 هزار میلیارد دلاری و 48 میلیون گرسنه و کارتن خواب دست و پنجه نرم می‌کرد.
شاید اگر روزی از «پساغرب» سخن گفته می‌شد، برخی روشنفکران با تعجب و سرزنش می‌نگریستند و تئوری «پایان تاریخ» فرانسیس فوکوما مبنی بر آقایی آمریکا و غرب را به رخ ما می‌کشیدند. اما سیاستمداران درجه اول غرب در همین سال سپری شده رسماً از جهان «پساغرب» سخن گفتند. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با روزنامه آلمانی «ولت» تأکید کرد «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال است. قدرت آمریکا در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگترین دموکراسی دنیا، بی‌ثبات شده است». پس از او ولفکانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در مصاحبه با روزنامه ایندیپندنت هشدار داد «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده است تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. همه‌پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ، نهادهای جهانی همچون اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده است... دولت جدید آمریکا ممکن است به منزله کاتالیزور ]سرعت دهنده فعل و انفعالات[ در این روند عمل کند. فضای امنیتی جهان مسلماً بی‌ثبات‌تر از هر مقطع دیگر از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون است. احتمالاً ما در آستانه دوره عبور از غرب هستیم؛ دوره‌ای که در آن بازیگران غیر غربی، امور بین‌الملل را شکل می‌دهند. برخی از اساسی‌ترین ارکان غرب و نظم جهان لیبرال، تضعیف شده است. ناکامی سران غرب برای پاسخگویی به درگیری‌ها در سوریه و اوکراین، ضعف در مقابله با بحران‌های جهانی را آشکار کرد. این وضعیت، زمینه را برای پر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند روسیه و ایران فراهم کرده است. متعاقب این سخنان بود که آقای ظریف برخلاف مشی برجام گفت «جهان وارد مرحله پساغربی شده است».
مقتدای انقلاب در اولین روز امسال و در حرم مطهر رضوی افق را می‌دیدند که فرمودند «شما وقتی در مقابل دشمن در حالی که می‌توانید ایستادگی کنید، عقب‌نشینی کردید، دشمن جلو می‌آید، دشمن متوقف نمی‌شود... دشمن می‌گوید یا تسلیم شوید یا فشار و تحریم ادامه پیدا می‌کند. این غلط و دروغ است. ... اما یک دو راهی دیگری وجود دارد؛ یا بایستی مشکلات تحریم را تحمل کنیم، یا ایستادگی کنیم به وسیله اقتصاد مقاومتی». در همین یک سالی که گذشت بدعهدی‌های دشمن حتی صدای مسئولان دولتی را درآورد تا آن جا که آقای روحانی همین اواخر، لغو تنها بخشی کوچک از تحریم‌ها را مشروط به این کرد که «تازه اگر طرف مقابل منصفانه عمل کند، تازه اگر صادقانه عمل بکند، تازه اگر به عهدش پایبند باشد»! در همین دوره مقامات غربی که به ایران سفر کردند، پس از بازگشت، از خلیج عربی به جای خلیج فارس گفتند و قطعنامه حقوق بشری علیه کشورمان تدارک کردند و یا مانند وزیر خارجه فرانسه گستاخی کردند! این روند، عملی شدن همان پیش‌بینی مهرماه 1392 وبسایت رادیو فرانسه بود که نوشت‌«ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. بر پایه این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد».
رهبر معظم انقلاب 16 اسفند امسال در دیدار دست‌اندرکاران راهیان‌نور با لحنی مشفقانه و درس‌آموز همان منطق تبیین شده در آغاز سال را بازگو کردند و گفتند «اشتباه بزرگ بعضی از ماها در چالش اقتصادی بزرگی که امروز کشور دچار آن است - که ما امروز دچار چالش اقتصادی هستیم- این بود که در زمینه اقتصادی اظهار ضعف شد؛ دشمن دید که اینجا جایی است که می‌شود فشار آورد، فشار را زیاد کردند؛ ]طوری که[ از یک نفر ]وزیر خارجه فرانسه[ در مصاحبه بپرسند که این رزمایشی که شما دارید فلان جا می‌کنید و در عین حال با ایرانی‌ها مذاکره می‌کنید. ]یک وقت[ ایرانی‌ها از این رزمایش ناراحت نشوند که به این مذاکرات اقتصادی ضربه بخورد، او رویش بشود و خجالت نکشد از اینکه بگوید «نه آقا، اینها تاثیری ندارد؛ ایرانی‌ها این قدر احتیاج به این مذاکرات دارند که امثال این رزمایش ضرری به مذاکره اقتصادی ما نمی‌زند»!  این اظهار ضعف در مقابل دشمن نباید بشود. خب ]در زمان جنگ[، دشمن احساس ضعف کرد در ما، لذا حمله کرد.»
راه کدام است؟ کمر همت بستن و راه‌های ناهموار را هموار کردن و به خط مشکلات و دشمنی‌ها زدن. گرفتاری‌های ما از محاصره و تحریم‌ها و سیم‌خاردارهای دشمن نیست؛ به تعبیر شهید چیت‌سازیان (فرمانده اطلاعات عملیات لشکر انصارالحسین(ع) همدان) «اگر می‌خواهیم از سیم‌خاردار دشمن عبور کنیم، اول باید از سیم خاردار نفس عبور کنیم». زدن به خط مشکلات یا تهدیدها، به مسئولانی خط‌شکن و چابک‌ نیاز دارد که از اسارت چرب و شیرین دنیا و سفره‌های اشرافی گذشته باشند؛  «لاتجتمع عزیمهًْ و ولیمهًْ. عزم و اراده جهاد با روحیه سورچرانی جمع نمی‌شود». اگر کار را به دست خط‌شکنان سپردیم، بی‌تردید با پیروزی‌های بزرگ روبرو خواهیم شد.
***
اکنون بهاری دیگر در راه است، برای روییدن و بالیدن دوباره. آنهایی در این مسیر به بار می‌نشینند و جان و روحشان بهاری می‌شود که بهار را تدارک کرده باشند و چشم انتظار راستین «بهار جان‌ها و طراوت روزگاران» حضرت بقیهًْ‌الله  الاعظم(عج) باشند.
در برگرفته خلوت دل را غبارها                        ای علت شکفتن گل در بهارها
با چلچراغ و آینه و آب، سالهاست                       صف بسته‌اند در طلبت بی‌قرارها
... بگذار فصل‌الخطاب این نوشته، نجوای عاشقانه حضرت روح‌الله(ره) باشد که نوشت:
بهار آمد که غم از جان برد، غم در دل افزون شد
چه گویم کز غم آن سرو خندان، جان و دل  خون شد
گروه عاشقان بستند محمل‌ها و وارستند
تو دانی حال ما واماندگان در این میان چون شد...

با پرهیز از "عطش قدرت" پای در میدان سیاست بگذارید

رئیس مجلس خبرگان با بیان اینکه داوطلبان انتخابات با پرهیز از «عطش قدرت» پای در میدان سیاست بگذارند،گفت:انشاءالله مردم با حُسن انتخاب خویش، اسباب پیشرفت و تعالی بیشتر ایران را مهیا می‌سازند.
سرویس سیاسی  شهدای ایران:رئیس مجلس خبرگان با بیان اینکه داوطلبان انتخابات با پرهیز از «عطش قدرت» پای در میدان سیاست بگذارند،گفت:انشاءالله مردم با حُسن انتخاب خویش، اسباب پیشرفت و تعالی بیشتر ایران را مهیا می‌سازند.


با پرهیز از

آیت‌الله احمد جنتی رئیس مجلس خبرگان رهبری ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت صدیقه طاهره(س) و روز «زن» به آحاد جامعه اسلامی، در پیامی، آرزوی آغاز سالی پرخیر و برکت را برای مردم ایران مسئلت کرد.

متن کامل پیام آیت‌الله جنتی به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

یا مُقلّبَ القلوبِ و الأبصار! یا مُدبِّرَ اللیلِ و النَّهار! یا مُحوِّلَ الحَولِ و الأحوال! حوِّل حالَنا إلی أحسنِ الحال.

امسال نیز همانند سال گذشته، سال نو هجری شمسی را با درخشش نام و یاد سرور زنان دو جهان، حضرت صدیقه طاهره(س) آغاز می‌کنیم. ضمن تبریک و آرزوی حلول سالی پرخیر و برکت برای مردم ایران اسلامی از خداوند متعال، امیدواریم این سال نیز به برکت توجه دل‌های جامعه اسلامی به دخت گرامی پیامبر اعظم(س)، نیکوترین و بهترین حال‌ها و مقامات معنوی در انتظار آحاد جامعه اسلامی باشد.

سالی که گذشت؛ برگ دیگری از زندگی فردی و اجتماعی ما سپری شد و رویدادهای ناگوار و رخدادهای نیکوئی را برای ما به یادگار گذاشت. «مجلس خبرگان رهبری» با انتخابات دوره پنجم، در سال 1395 ه.ش رسماً تشکیل شد و به لطف خداوند متعال در انتخابات داخلی خود رویکرد «انقلابی‌تر منتخبان ملت» به منصه ظهور رسید و چنانکه در اجلاسیه اسفندماه اخیر هم شاهد بودیم با بصیرت و دقت نظر به وظایف خود در پیشگاه ملت مسلمان ایران، اهتمام دارد.

همچنین در سالی که گذشته، مقاومت اسلامی در منطقه توفیقات چشمگیری چون فتح «حلب» و «موصل» در سوریه و عراق و نیز ناکام ساختن تجاوزهای گوناگون سعودی/صهونیستی به «یمن» و «لبنان» را نمایش دادند و فرزندان حزب‌اللهی امت اسلام نشان دادند که «دست خداوند؛ بالاتر از دست همه مستکبران» است. البته این توفیقات، مرهون امدادهای الهی و مجاهدتهای خالصانه فرزندان اسلام و رهبری هوشمندانه حضرت امام خامنه‌ای مدظله‌العالی است.

با یاد سال گذشته، بر خود لازم می‌دانیم از زحمات مخلصانه مجاهدان راه خدا در مقاومت اسلامی و نیز رزمندگان و شهدای مدافع حرم، همچنین عزیزان آتش‌نشانی که در حادثه ناگوار، جان خویش را برای دفاع از جان و مال مردم، به طبق اخلاص گذاشتند نیز تجلیل کنیم و برای آنها و نیز دیگر از دست‌رفتگان از خداوند متعال آرزوی غفران واسعه و نیز درجات متعالی را داشته باشیم.

سالی که در پیش داریم، در هفته‌های آغازین مصادف است با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و نیز شوراهای اسلامی شهر و روستا، امیدواریم فعالان این عرصه به‌ویژه داوطلبان و هواداران آنها، با پرهیز از «عطش قدرت» و با خلوص نیت و «شیفتگی خدمت به خلق خدا» پای در میدان سیاست بگذارند که در این صورت، ورای پیروزی و شکست ظاهری، موجبات رضایت خداوند متعال را از خود فراهم خواهند کرد. همچنین انتظار می‌رود مسئولان برگزاری و نظارت بر انتخابات، در انجام وظایف خود تنها خدا را در نظر بگیرند و مر قانون را رعایت کنند.

انشاءالله خداوند دل‌های مردم را نیز هدایت کند تا با حُسن انتخاب خویش، اسباب پیشرفت و تعالی بیشتر ایران اسلامی را مهیا می‌سازند.

از خداوند متعال مسئلت داریم امسال را که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام "اقتصاد مقاومتی; تولید و اشتغال" مزین شده است، سالی قرار دهد که شاهد کوشش تمام مسئولان برای تحقق مطالبات به حق ملت ایران در این خصوص باشیم.