کنسرت خواننده معلوم الحال در گیلان/ سکوت قابل تامل امام جمعه و ناجا؟!

نکته قابل تامل در این زمینه این است که "ناصر وحدتی" خواننده معروف "ترانه رعنا" (ترانه ای که تماشاگران با شنیدن آن تحریک شده و به رقص و پایکوبی می پردازند و...) و همچنین کسی است که گروهش نیز اکثرا خانم بوده و برنامه هایش نیز در هنگام اجرا با حاشیه هایی مانند اختلاط راحت و البته بی مزاحمت دختر و پسر، رقاصی و حرکات موزون، مواجه می شود!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی شهدای ایران، کنسرت "ناصر وحدتی"با مجوز رسمی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان (آن هم با تبلیغات وسیع در سراسر استان) و با همکاری موسسه فرهنگی هنری نغمه های بیجارهای لیش ، گروه موسیقی نواحی گیل و آمارد به سرپرستی ناصر وحدتی ، ٧ فروردین ٩٦ در مجتمع فرهنگی هنری شهید آوینی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رودسر  برگزار می شود!


حادثه 12 دی ماه  می شود؟/ سکوت قابل تامل امام جمعه و ناجا؟!
بنابر این گزارش، نکته قابل تامل در این زمینه این است که "ناصر وحدتی" خواننده ترانه معروف "رعنا" (ترانه ای که تماشاگران با شنیدن آن به رقص و پایکوبی می پردازند و...) و همچنین کسی است که گروهش نیز اکثرا خانم  ( لیلی - زرنگیس - رعنا - دوستی - اهه بگو - باغ محتشم - لیلی لیلی - بهار گنده واش - دیلمان - کونوس کله - ای خان باجی و ... )بوده و برنامه هایش نیز در هنگام اجرا با حاشیه هایی مانند اختلاط راحت و البته بی مزاحمت دختر و پسر، رقاصی و حرکات موزون، مواجه می شود!

در این خصوص شایان ذکر است: در 12 دی ماه سال 94 نیز مراسم جشنی از سوی شهرداری رشت، به مناسبت روز رشت، با شعار رشت، پایتخت تئاتر ایران توسط همین جماعت برگزار شد که رقص و پایکوبی مختلط با لباس محلی آن هم به شیوه ای عجیب و غریب، (در حد فاصل پیاده راه علم الهدی تا مقابل مجتمع خاتم الانبیاء (ص))  از حاشیه آن بود که تصایر  آن را در زیر مشاهده می کنید:


حادثه 12 دی ماه  می شود؟/ سکوت قابل تامل امام جمعه و ناجا؟!

حادثه 12 دی ماه  می شود؟/ سکوت قابل تامل امام جمعه و ناجا؟!

حادثه 12 دی ماه  می شود؟/ سکوت قابل تامل امام جمعه و ناجا؟!

در این زمینه گفتنی است؛ سکوت  امام جمعه و فرماندهی محترم انتظامی باتوجه شناختی که از سوابق اجرا و برنامه این افراد دارند نیز   جای تامل دارد!؟

«سین‌»های سفره‌ هفت سین در اسارت

اولین عید اسارت برایم بسیار پراندوه گذشت. برای نخستین بار عید نوروز دور از خانواده بودم. دیگران هم حال مرا داشتند. سکوتی گلوگیر بر آسایشگاه حاکم شده بود.
سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران: مهمترین مناسبت، عید نوروز بود. نوروز، آغاز بهار برای اسرا بسیار غم ­انگیز بود. این غم ناشی از خاطرات فراوانی بود که از این عید ملی داشتیم. از کودکی، از کفش و لباس نو، از ماهی قرمز، از تنگ بلور، از هفت سین و از صندوق چوبی مادر بزرگ که به ما عیدی می­داد. از بوسه­‌های گرم مادر و دستان پدر. از دید و بازدید، لبخند فرزند چهره شاد همسر و وزش نسیم بهاری در گونه­‌ها خاک.

یادم می­‌آید اولین عید اسارت برایم بسیار پراندوه گذشت. برای نخستین بار عید نوروز دور از خانواده بودم. دیگران هم حال مرا داشتند. سکوتی گلوگیر بر آسایشگاه حاکم شده بود.

نیمه شب سال تحویل می‌شد. یکی شمعی روشن کرده بود و در جلوی خود گذاشته بود و به سوختنش می‌نگریست. دیگری در زیر پتو خود را به خواب زده بود، ولی از غلت خوردن دایمیش معلوم بود که خواب نیست، بلکه عکس زن و فرزند خود را در دستان می­‌فشارد. افکار گذشته در جلوی چشمانم جان می‌گرفتند. من به خانواده­ام فکر می­‌کردم، به مادرم، به پدرم، به خواهران و برادرهایم. نمی­‌دانستم با این بمباران شهرها هنوز زنده­‌اند یا نه، ولی یقین داشتم که به یاد من هستند. بغض گلویم را گرفته بود. یکی از دوستان داشت آرام برای خود آواز می­خواند. چند دو بیتی را زمزمه می‌­کرد. سکوت آسایشگاه باعث شد صدایش بلندتر شود. صدای گرم و خوبی داشت.

مسلمانان دلم یاد وطن کرد                   نمی­دانم وطن کی یاد من کرد

نمی­دونم که زن بی یا که فرزند            خوشش باشه هر آنکه یاد من کرد

آرام بغضم شکست و بعد از 6 ماه از اسارت برای اولین بار، گریستم. لحظاتی بعد، کم کم سکوت شکست. غصه­‌ها به نوعی وازدگی و بی­‌اعتنایی مبدل و شوخی آغاز شد. دوستی، هفت سین چید. از سنگف سکه، سیگار، سیم(کابل)، سمون(نوعی نان عراقی)، درست یادم نیست دو تای دیگر چه بود. هر چه بود خنده‌­دار بود و لبخند تلخی بر لبان بیننده می‌نشاند.

سالیان بعد که اسرا تجربه کافی اندوخته بودند در هنگام سال نو، قرآن و بعد فرازهایی از سخن امام(ره) قرائت می­‌شد و اسرا آغاز سال جدید را به همدیگر تبریک می­‌گفتند.