شهیدان زنده اند
تبلیغشهیدان زنده اند
تبلیغنتانیاهو تاریخ را وارونه روایت میکند/ در دام او نیفتید!
جناب
آقای دکتر ظریف! شأن حضرتعالی اجل است و توقع می‌رود در دفاع از تاریخ
کشورتان در اندازه و تراز قابل انتظار از یک دولتمرد منسوب به یک کشور
معتبر و تاریخ‌مند بدرخشید و عرض‌اندام فرمائید.
سرویس سیاسی شهدای ایران:همکار سابق نشریات زنجیره ای - اصلاح‌طلب از محمد جواد ظریف خواست تاریخ را مستقل از تحریفات صهیونیست‌ها بازخوانی کند.
بنابر این گزارش، داریوش سجادی نوشت: شاذگوئی نوین «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم جنایتکار اسرائیل علیه ایران در ملاقاتش با ولادیمیر پوتین و پاسخ جواد ظریف به فرد مذکور جملگی مؤید فقر دانش تاریخی طرفین از تاریخ باستان ایران زمین است.
نتانیاهو طی ملاقاتش با پوتین به مناسبت عید پوریم یهودیان سفیهانه اظهار می‌دارد «هر چند پرشیا در 2500 سال پیش موفق نشد یهودیان را نابود کند اما امروز هم وارث پرشیا (ایران) تلاش دارد دولت یهودیان را نابود کند».
دکتر ظریف ضمن دروغ نژادپرستانه خواندن اظهارات نتانیاهو ابراز داشته‌اند «کتاب استر بیان میکند که چگونه خشایارشا در چنین روزی یهودیان را از توطئه هامان نجات داد»، این اظهارات نشانگر فقر تاریخیگری است.
خردی و کوتوله‌گی سیاسی نخست‌وزیر رژیم نامشروع صهیونیستی و بی‌سوادیش در تاریخ به اقتفای بی‌اعتباری کشور مجعولش امر قابل انتظاری است اما اسباب تأسف آنجاست که وزیر خارجه ایران از تاریخ مطول و هزاران ساله کشور خود بی‌اطلاع باشد و چنین گشاده دستانه چوب حراج بر پیکر مشاهیر تاریخ باستان ایران بزنند.
جناب آقای دکتر ظریف! شأن حضرتعالی اجل است و توقع می‌رود در دفاع از تاریخ کشورتان در اندازه و تراز قابل انتظار از یک دولتمرد منسوب به یک کشور معتبر و تاریخ‌مند بدرخشید و عرض‌اندام فرمائید.
ترهات نتانیاهو چیزی جز جعل تاریخ نیست و در ماجرای «استر» اگر دسیسه‌ای بود آن دسیسه محصول سعایت «مردخای» عموی نابکار استر علیه «هامان» آن امیر شایسته و قدرتمند خشایار شاه بود.
برخلاف اطلاعات غلط، این هامان نبود که بر علیه یهودیان توطئه کرد و صورت واقعی ماجرا آن بود که «ماجرای استر» توطئه هوشمندانه مردخای بمنظور قبضه قدرت از طریق خلع هامان و ایرانیان وفادار به هامان بود که اتفاقاً مؤثر افتاد و خشایار شاه بی‌کفایت از منتهی الیه زن بارگی، مغبون نیرنگ استر و مردخای شد و این ننگ بزرگ را بنام خود در تاریخ ثبت کرد تا 75000 نفر ایرانی طی 3 روز توسط قوای تحت امر مردخای قتل‌عام شوند و از آن تاریخ تاکنون یهودیت صهیونی به افتخار آن قتل عام شنیع از ایرانیان «پوریم» را به شادی بنشینند.
جناب آقای ظریف- تاریخ نمی‌دانید! اما بکوشید تا لااقل جغرافیا را بدانید! و بالتبع تقدیر ما در گرو جغرافیای ما است و همین جغرافیا مکلف‌مان میکند تا بیرون از خوش‌بینی‌های فلسفی، اسرائیل را دشمن در جوارمان ببینیم که موجودیت بزهکارانه‌اش ما را ملزم می‌دارد بیرون از گویش‌های مغلوط تاریخی با زبان عزت و قدرت با آن نابکاران کلامت کنیم.
بنابر این گزارش، داریوش سجادی نوشت: شاذگوئی نوین «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم جنایتکار اسرائیل علیه ایران در ملاقاتش با ولادیمیر پوتین و پاسخ جواد ظریف به فرد مذکور جملگی مؤید فقر دانش تاریخی طرفین از تاریخ باستان ایران زمین است.
نتانیاهو طی ملاقاتش با پوتین به مناسبت عید پوریم یهودیان سفیهانه اظهار می‌دارد «هر چند پرشیا در 2500 سال پیش موفق نشد یهودیان را نابود کند اما امروز هم وارث پرشیا (ایران) تلاش دارد دولت یهودیان را نابود کند».
دکتر ظریف ضمن دروغ نژادپرستانه خواندن اظهارات نتانیاهو ابراز داشته‌اند «کتاب استر بیان میکند که چگونه خشایارشا در چنین روزی یهودیان را از توطئه هامان نجات داد»، این اظهارات نشانگر فقر تاریخیگری است.
خردی و کوتوله‌گی سیاسی نخست‌وزیر رژیم نامشروع صهیونیستی و بی‌سوادیش در تاریخ به اقتفای بی‌اعتباری کشور مجعولش امر قابل انتظاری است اما اسباب تأسف آنجاست که وزیر خارجه ایران از تاریخ مطول و هزاران ساله کشور خود بی‌اطلاع باشد و چنین گشاده دستانه چوب حراج بر پیکر مشاهیر تاریخ باستان ایران بزنند.
جناب آقای دکتر ظریف! شأن حضرتعالی اجل است و توقع می‌رود در دفاع از تاریخ کشورتان در اندازه و تراز قابل انتظار از یک دولتمرد منسوب به یک کشور معتبر و تاریخ‌مند بدرخشید و عرض‌اندام فرمائید.
ترهات نتانیاهو چیزی جز جعل تاریخ نیست و در ماجرای «استر» اگر دسیسه‌ای بود آن دسیسه محصول سعایت «مردخای» عموی نابکار استر علیه «هامان» آن امیر شایسته و قدرتمند خشایار شاه بود.
برخلاف اطلاعات غلط، این هامان نبود که بر علیه یهودیان توطئه کرد و صورت واقعی ماجرا آن بود که «ماجرای استر» توطئه هوشمندانه مردخای بمنظور قبضه قدرت از طریق خلع هامان و ایرانیان وفادار به هامان بود که اتفاقاً مؤثر افتاد و خشایار شاه بی‌کفایت از منتهی الیه زن بارگی، مغبون نیرنگ استر و مردخای شد و این ننگ بزرگ را بنام خود در تاریخ ثبت کرد تا 75000 نفر ایرانی طی 3 روز توسط قوای تحت امر مردخای قتل‌عام شوند و از آن تاریخ تاکنون یهودیت صهیونی به افتخار آن قتل عام شنیع از ایرانیان «پوریم» را به شادی بنشینند.
جناب آقای ظریف- تاریخ نمی‌دانید! اما بکوشید تا لااقل جغرافیا را بدانید! و بالتبع تقدیر ما در گرو جغرافیای ما است و همین جغرافیا مکلف‌مان میکند تا بیرون از خوش‌بینی‌های فلسفی، اسرائیل را دشمن در جوارمان ببینیم که موجودیت بزهکارانه‌اش ما را ملزم می‌دارد بیرون از گویش‌های مغلوط تاریخی با زبان عزت و قدرت با آن نابکاران کلامت کنیم.
"تبلیغ" برای روحانی در پیک های نوروزی؟!
تفویض
اختیار و ارائه تکالیف نوروزی بر اساس اقتضائات موجب شده است برخی
دانش‌آموزان از تکالیف بی شمار و برخی دیگر از تکالیف کم سخن بگویند و حتی
پای تبلیغات انتخاباتی هم به برخی پیک‌های نوروزی باز شود و البته جای
نظارت خالی است.
شهدای ایران:چند
سالی است که وزارت آموزش و پرورش، سیاست تفویض اختیار را برای تکالیف
نوروزی اجرا میکند و بر این اساس، هر استان و به تبع آن هر منطقه، برای
تکالیف نوروزی دانش‌آموزان خود برنامه‌ریزی میکنند.
بنابر این گزارش، رضوان حکیم‌زاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، اواسط اسفند ماه در این خصوص به فارس با بیان اینکه در سال‌های گذشته چالش‌های بسیاری در خصوص پیک‌های نوروزی داشته‌ایم، اظهار داشت: «جلسات مختلفی برگزار شده است تا بررسی شود که بهترین شیوه برای استفاده از این فرصت تعطیلات به منظور تقویت مهارت‌ها و نکات یادگیری و نیز رفع چالش‌های خانواده‌ها در این ایام چگونه باید باشد».
وی افزود: «علاقه‌مند هستیم که به سمتی حرکت کنیم که تعیین تکالیف یادگیری بر عهده معلمان باشد که البته اگر به صورت واقع بینانه نگاه کنیم ممکن است در تمام نقاط کشور این امکان وجود نداشته باشد. به عنوان مثال معلمی که در یک روستا، کلاس چند پایه را اداره می کند شاید امکانات و فرصت اینکه خودش تکالیف یادگیری را طراحی کند، نداشته باشد و نیز برخی از معلمان تصور میکنند از این فرصت تعطیلات باید برای تقویت برخی از نقاط ضعف دانش‌آموزان در یادگیری استفاده کنند که به عنوان مثال معلمی تکالیف زیادی از درس ریاضی به دانش آموزانش ارائه می‌دهد».
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: «به دنبال اجرای یک سیاست گذاری کلی برای پیک‌های نوروزی هستیم که این پیک‌ها یک فرصتی برای رشد و تقویت مهارت‌های اساسی دانش‌آموزان به عنوان مثال در زمینه‌های مهارت‌های زندگی، توجه دادن به اصول اقتصادی، حفظ محیط زیست و توجه به قانون شود».
وی با بیان اینکه این طرح‌ها در قالب پروژه‌هایی اجرا میشود که با برخورداری از تنوع، حق اختیار به دانش‌آموزان می‌دهد و آنها را مشتاق به پیگیری و تلاش میکند، تصریح کرد: «امیدواریم این سیاست کلی را جلو ببریم و چارچوبی به استان‌ها ابلاغ میشود که با توجه به شرایط و اقتضائات خودشان تصمیم بگیرند که چگونه عمل کنند».
حکیم‌زاده تصریح کرد: «در خصوص پیک‌های نوروزی بحث اساسی این است که باید از این فرصت مطلوب برای تقویت مهارت‌های اساسی زندگی دانش‌آموزان بهره گرفت و نباید فرصتی برای عذاب آنها و درگیری با خانواده برای تکمیل پیک، در طول تعطیلات شود».
دردسرهای تکالیف نوروزی
تفویض اختیار و ارائه تکالیف نوروزی بر اسا اقتضائات موجب شده است که برخی دانش‌آموزان از تکالیف بیشمار و برخی از تکالیف کم سخن بگویند و اما نکته دیگر که حائز اهمیت است، نظارت بر این تکالیف ارائه شده، است.
در این زمینه گفتنی است؛ برخی تکالیف نوروزی به‌گونه‌ای سلیقه‌ای ارائه شده که شائبه تبلیغات سیاسی به شدت در آن موج می‌زند.
به عنوان مثال در پیک نوروزی دانش‌آموزان یک دبستان، از فواید برجام سخن گفته شده است و این در حالی است که تا انتخابات ریاست‌جمهوری زمان زیادی نمانده است.
تفویض اختیار، اقدام مناسبی است اما «نظارت»، گمشده‌ای است که باید وزارت آموزش و پرورش، پیش‌بینی کند و نظام تعلیم و تربیت دستخوش سیاست و سیاست‌زدگی نشود.
بنابر این گزارش، رضوان حکیم‌زاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، اواسط اسفند ماه در این خصوص به فارس با بیان اینکه در سال‌های گذشته چالش‌های بسیاری در خصوص پیک‌های نوروزی داشته‌ایم، اظهار داشت: «جلسات مختلفی برگزار شده است تا بررسی شود که بهترین شیوه برای استفاده از این فرصت تعطیلات به منظور تقویت مهارت‌ها و نکات یادگیری و نیز رفع چالش‌های خانواده‌ها در این ایام چگونه باید باشد».
وی افزود: «علاقه‌مند هستیم که به سمتی حرکت کنیم که تعیین تکالیف یادگیری بر عهده معلمان باشد که البته اگر به صورت واقع بینانه نگاه کنیم ممکن است در تمام نقاط کشور این امکان وجود نداشته باشد. به عنوان مثال معلمی که در یک روستا، کلاس چند پایه را اداره می کند شاید امکانات و فرصت اینکه خودش تکالیف یادگیری را طراحی کند، نداشته باشد و نیز برخی از معلمان تصور میکنند از این فرصت تعطیلات باید برای تقویت برخی از نقاط ضعف دانش‌آموزان در یادگیری استفاده کنند که به عنوان مثال معلمی تکالیف زیادی از درس ریاضی به دانش آموزانش ارائه می‌دهد».
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: «به دنبال اجرای یک سیاست گذاری کلی برای پیک‌های نوروزی هستیم که این پیک‌ها یک فرصتی برای رشد و تقویت مهارت‌های اساسی دانش‌آموزان به عنوان مثال در زمینه‌های مهارت‌های زندگی، توجه دادن به اصول اقتصادی، حفظ محیط زیست و توجه به قانون شود».
وی با بیان اینکه این طرح‌ها در قالب پروژه‌هایی اجرا میشود که با برخورداری از تنوع، حق اختیار به دانش‌آموزان می‌دهد و آنها را مشتاق به پیگیری و تلاش میکند، تصریح کرد: «امیدواریم این سیاست کلی را جلو ببریم و چارچوبی به استان‌ها ابلاغ میشود که با توجه به شرایط و اقتضائات خودشان تصمیم بگیرند که چگونه عمل کنند».
حکیم‌زاده تصریح کرد: «در خصوص پیک‌های نوروزی بحث اساسی این است که باید از این فرصت مطلوب برای تقویت مهارت‌های اساسی زندگی دانش‌آموزان بهره گرفت و نباید فرصتی برای عذاب آنها و درگیری با خانواده برای تکمیل پیک، در طول تعطیلات شود».
دردسرهای تکالیف نوروزی
تفویض اختیار و ارائه تکالیف نوروزی بر اسا اقتضائات موجب شده است که برخی دانش‌آموزان از تکالیف بیشمار و برخی از تکالیف کم سخن بگویند و اما نکته دیگر که حائز اهمیت است، نظارت بر این تکالیف ارائه شده، است.
در این زمینه گفتنی است؛ برخی تکالیف نوروزی به‌گونه‌ای سلیقه‌ای ارائه شده که شائبه تبلیغات سیاسی به شدت در آن موج می‌زند.
به عنوان مثال در پیک نوروزی دانش‌آموزان یک دبستان، از فواید برجام سخن گفته شده است و این در حالی است که تا انتخابات ریاست‌جمهوری زمان زیادی نمانده است.
تفویض اختیار، اقدام مناسبی است اما «نظارت»، گمشده‌ای است که باید وزارت آموزش و پرورش، پیش‌بینی کند و نظام تعلیم و تربیت دستخوش سیاست و سیاست‌زدگی نشود.
فروشندگی مدرن ؛ مرز میان "پول" و "حیا"...!!
با
مراجعه به پاساژهای فروش کامپیوتر و موبایل در سطح شهر زنان و دختران
جوانی را خواهید دید که با آرایش های زننده ودور از شأن یک خانم برای کمک
به فروش بیشتر توسط کارفرما جذب و به فروش موبایل، لب تاب، تب لت و قطعات
کامپیوتر مشغول هستند. این پاساژها که پیش از این دارای محیطی کاملا مردانه
بود با حضور خانم های بدحجاب و دارای آرایش نامناسب این روزها رنگ دیگری
به خود گرفته است.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:در
اسلام، زنان، رهبران اولیه هدایت فکری، اعتقادی و عاطفی جامعه محسوب می
شوند و هیچ محدودیتی برای حضور زنان در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی،
اقتصادی و فرهنگی قائل وجود ندارد. البته حضوری که بر محور اصول و آداب و
قوانین و روابط خاصی تنظیم شود. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز، تأکید امام
خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب در خصوص حضور زنان در محیط های کاری، حفظ
حجاب و شأن زن بود و اینکه این حضور به جایگاه زن به عنوان همسر و مادر در
محیط خانواده خدشه ای وارد نکند.
اما امروزه با نگاهی به گوشه و کنار شهرها می توان مصادیق متعدد سوء استفاده های ابزاری از زنانی را دید که در محیط هایی متضاد با شأن و منزلت واقعی شان مشغول به کار هستند. رویکرد حاکم در به کارگیری دختران و زنان در فروشگاها، بوتیک ها، کافی شاپ ها، و کافی نت ها ، رستوران ها، شرکت ها و دفاتر خصوصی به عنوان فروشنده و کارمند، برای فروش و جلب توجه بیشتر، نگاه ویترینی به آنان را بیش از پیش تشدید میکند. رخ دادن چنین اتفاق هایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی جامعه ما، که در آن زن را ستون سلامت اخلاقی، روانی و اجتماعی جامعه می دانند و معتقدند که مرد از دامان او به معراج می رود، توجیه ناپذیر و غیر قابل جبران خواهد بود.
حربه تبلیغاتی: ظاهر آراسته و روابط عمومی عالی
اغلب عباراتی همچون «به چند خانم فروشنده با روابط عمومی بالا نیاز داریم»، «به چند خانم آشنا و مسلط به کار فروشندگی نیار داریم»، «آگهی استخدام فروشنده با اضافه حقوق برای شرایط ویژه فروشگاه» و «به چند خانم فروشنده با ظاهری آراسته برای کار در یک فروشگاه معتبر نیازمندیم»را در آگهی های استخدام روزنامه های کثیرالانتشار و سر در فروشگاه ها و کافی شاپ ها دیده ایم که نشانگر همان نگرش ابزاری نسبت به زنان بوده و سبب شده دختران و زنان جویای کار به اجبار یا به خواست خود ساعتی را صرف آرایش ظاهر خود کرده و هنگام معرفی خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را برای نشان دادن روابط عمومی بالا به خرج دهند و در واقع نه به عنوان نیروی کار، بلکه تنها با هدف جلب توجه و جذب مشتری استخدام شوند. استخدامی که گاه با اجبار کارفرما بر تغییر ظاهر و برخورد ملایم با مشتری ها همراه است.
دکترمحمدباقر کجباف (رئیس مرکز تحقیقات دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان) در این باره گفت: از یک فروشنده زن می‌خواهند که ارتباط نزدیکی با مشتری برقرار کند، لباس‌هایی به تن کند که شاید علاقه‌ای به پوشیدن آن نداشته باشد و همیشه لبخند بر لب و جسور باشد، در چنین محیطی زن فروشنده دچار آسیب‌های شدید روحی میشود اما چون چاره‌ای جز ادامه کار ندارد همچنان به کار در چنان محیطی رضایت می‌دهد.
فروشندگی مدرن ؛ مرز میان پول و حیا!!!!!!
هنوز برخی از ما به یاد داریم زنانی که در گوشه کنار شهر با انداختن گلیمی بر زمین و پوشیه بر روی چهره برای دور ماندن از نگاه عابران به فروش انواع لیف و جوراب و… روزگار سپری میکردنند. اما امروزه فروشندگی از شکل سنتی و محدود زمان های گذشته خارج شده و شکل متفاوت و ابعاد وسیعی به خود گرفته است. زنان فروشنده امروز از دست فروشان در مترو و خیابان تا فروشندگان در بنگاه های املاک و بازاریابان و… ظاهر و برخورد بسیار متفاوتی با فروشندگان دیروز دارند. ظاهر و برخوردی که باتوجه به ذات فروشندگی _که نیازمند ملاطفت در کلام و سخن و ظاهر آراسته برای جلب نظر و فروش بیشتراست_ خواسته یا ناخواسته از شکل حیا گونه خود خارج شده و اسباب انحرافات بسیاری را برای خود و دیگر افراد جامعه ایجاد میکند.
فروشندگی در شکل مدرن خود شرایطی را فراهم کرده که زنان امروزه در محیطهایی حضور یابند که در گذشته سابقه نداشته و گاه مجبور شوند که برای موفقیت و جلب اعتماد و توجه بیشتر، میان حیا و پول یکی را انتخاب کنند. در اینجا ضمن احترام به تمام زنان فروشنده که گوهر حیای خود را به هیچ چیز دیگر نمی فروشند به ذکر برخی ازاین انواع فروشندگی میپردازیم.
بنگاه های معاملاتی و مشاوران بزک کرده
اگر گذارتان به بنگاه های معاملات ملکی که در نقاط مرکز به بالای شهر وجود دارند، افتاده باشد حتما با دختران و خانم هایی آرایش کرده و با ظاهر آن چنانی روبرو شده اید که برای نشان دادن منازل فروشی و یا اجاره ای، مشتریان را همراهی می کنند! این در حالی است که پیش از این خانم ها از حضور در مکان هایی چون بنگاه ها که جوی خاص و مردانه دارند خودداری می کردند.
اما طی سال های گذشته، دختران جوان و یا زنان در چنین محل هایی مشغول به کار شده و تمام ساعات روز را در آن به سر می برنند.
فروشندگان لباس ولوازم آرایش، مانکن های متحرک
شخصی فروشنده روسری است و حقوق ۵۰۰ هزار تومان در ماه را برای خود مناسب میداند و وقتی از او سوال میشود که چرا فکر میکند حقوق او بالاترین حد حقوق فروشندگی است، می‌گوید: «خوب فرق دارد. ببینید حقوق برای چه کاری؟ یک کار یا دوتا کار؟ فروشنده‌ای که بالای ۷۰۰ هزار تومان حقوق دارد فقط یک کار را انجام نمی‌دهند. طبقه بالا، دو مغازه بعد از پله‌های برقی فروشگاه "…” هست که لباس های مارک دار اصل می‌فروشند. خانمی‌هایی که آنجا هستند همگی بالای یک میلیون تومان حقوق دارند و یک خانم قد بلند با موهای فر بینشان هست که فکر کنم که در ماه بیشتراز یک میلیون تومان حقوق می گیرد. دلیلش این است که هم فروشنده هستند و هم مانکن. این دخترها را دستچین کرده‌اند و برند "…” به آنها پول می‌دهد تا محصولاتش را تن کنند. چه سر کار و چه خیابان و مهمانی باید این لباس‌ها تن‌شان باشد. تبلیغ این برند است.
همه فروشنده‌ها که زیبایی و استیل این کار را ندارند. آن خانم که گفتم موهایش فر است اصلاً کارش فروشندگی نیست. برند می‌پوشد و در پاساژ راه می‌رود تا بقیه تشویق شوند برای خرید. یکجور تبلیغ مد است. این را هم بگویم که به هرکسی که زیبائی و استیل دارد این پول را نمی‌دهند. مسئول مغازه تعداد مشتری‌هایی که می‌آورند را یادداشت میکند و اگر کار خودشان را بلد نباشند و نتوانند مردم را جذب کنند، کسی دیگر را جای‌شان می‌آورند. از این یک میلیون حقوق نصف آن خرج آرایشگاه و باشگاه ورزشی و لوازم آرایش و این چیزها میشود که بدن افت نکند و توی چشم باشند.»
فروشندگان تلفنی
در دنیای امروز بازاریابی به عنوان یک فن و علم تلقی شده و کم نیستند شرکت های خصوصی که برای فروش هرچه بیشتر خود زنانی را استخدام میکنند که از شرایط استخدامشان روابط عمومی بالاست. زنانی که برای فروش هرچه بیشتر و گرفتن پورسانت بالا مجبورند ظرافت بیشتری در کلام خود به خرج دهند و گاه ساعتها با مشتریان خود برای راضی کردن آنها به خرید صحبت کنند. صحبت هایی که در موارد بسیار باب دوستی و آشنایی بیشتر را فراهم کرده و قبح ارتباط صمیمانه با مشتری در آن معنایی ندارد.
پاساژهای کامپیوتری و موبایل
با مراجعه به پاساژهای فروش کامپیوتر و موبایل در سطح شهر زنان و دختران جوانی را خواهید دید که با آرایش های زننده ودور از شأن یک خانم برای کمک به فروش بیشتر توسط کارفرما جذب و به فروش موبایل، لب تاب، تب لت و قطعات کامپیوتر مشغول هستند. این پاساژها که پیش از این دارای محیطی کاملا مردانه بود با حضور خانم های بدحجاب و دارای آرایش نامناسب این روزها رنگ دیگری به خود گرفته است.
مدیران فروش بی حجاب و بهانه تجارت بین المللی
مدیرعاملان شرکت های بین المللی، استفاده از زنان بی حجاب را به دلیل ارتباطات تجاری شرکتشان با مشتری های بین المللی می دانند و اینکه مشتریان خارجی با حجاب خانم ها ارتباط چندانی برقرار نمی کنند! به همین دلیل هم هست که زنان در این شرکت ها باید بدون حجاب که ارزش و قانون کشور ما است حضور پیدا کنند و روابطشان با سایر کارمندان مرد و مشتریان بین المللی هم معادل رفتار زنان و مردان در کشورهای غربی باشد.
زوال اخلاقی زنان= زوال جامعه
به گزارش باحجاب، بهانه حضور در عرصه فعالیت های اجتماعی جهت تداوم مسئولیت ها نباید باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان گردد و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن زند وباعث فرو پاشی نظام خانواده ها گردد. ایجاد فضای ناامن اشتغال و زوال اخلاقی برای زنان و دختران در حوزه اشتغال علاوه بر آسیب‌های فردی برای آنها، جامعه را نیز با چالش مواجه می‌سازد. این معضل سبب ارائه الگوهای نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگی فکری و رفتارهای ضد فرهنگی را به دنبال دارد و در نهایت موجب تسری آسیب‌های اجتماعی و فرهنگ فاسد اشتغال میشود .کاش مسئولان امر کمی به فکر فرو روند.
اما امروزه با نگاهی به گوشه و کنار شهرها می توان مصادیق متعدد سوء استفاده های ابزاری از زنانی را دید که در محیط هایی متضاد با شأن و منزلت واقعی شان مشغول به کار هستند. رویکرد حاکم در به کارگیری دختران و زنان در فروشگاها، بوتیک ها، کافی شاپ ها، و کافی نت ها ، رستوران ها، شرکت ها و دفاتر خصوصی به عنوان فروشنده و کارمند، برای فروش و جلب توجه بیشتر، نگاه ویترینی به آنان را بیش از پیش تشدید میکند. رخ دادن چنین اتفاق هایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی جامعه ما، که در آن زن را ستون سلامت اخلاقی، روانی و اجتماعی جامعه می دانند و معتقدند که مرد از دامان او به معراج می رود، توجیه ناپذیر و غیر قابل جبران خواهد بود.
حربه تبلیغاتی: ظاهر آراسته و روابط عمومی عالی
اغلب عباراتی همچون «به چند خانم فروشنده با روابط عمومی بالا نیاز داریم»، «به چند خانم آشنا و مسلط به کار فروشندگی نیار داریم»، «آگهی استخدام فروشنده با اضافه حقوق برای شرایط ویژه فروشگاه» و «به چند خانم فروشنده با ظاهری آراسته برای کار در یک فروشگاه معتبر نیازمندیم»را در آگهی های استخدام روزنامه های کثیرالانتشار و سر در فروشگاه ها و کافی شاپ ها دیده ایم که نشانگر همان نگرش ابزاری نسبت به زنان بوده و سبب شده دختران و زنان جویای کار به اجبار یا به خواست خود ساعتی را صرف آرایش ظاهر خود کرده و هنگام معرفی خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را برای نشان دادن روابط عمومی بالا به خرج دهند و در واقع نه به عنوان نیروی کار، بلکه تنها با هدف جلب توجه و جذب مشتری استخدام شوند. استخدامی که گاه با اجبار کارفرما بر تغییر ظاهر و برخورد ملایم با مشتری ها همراه است.
دکترمحمدباقر کجباف (رئیس مرکز تحقیقات دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان) در این باره گفت: از یک فروشنده زن می‌خواهند که ارتباط نزدیکی با مشتری برقرار کند، لباس‌هایی به تن کند که شاید علاقه‌ای به پوشیدن آن نداشته باشد و همیشه لبخند بر لب و جسور باشد، در چنین محیطی زن فروشنده دچار آسیب‌های شدید روحی میشود اما چون چاره‌ای جز ادامه کار ندارد همچنان به کار در چنان محیطی رضایت می‌دهد.
فروشندگی مدرن ؛ مرز میان پول و حیا!!!!!!
هنوز برخی از ما به یاد داریم زنانی که در گوشه کنار شهر با انداختن گلیمی بر زمین و پوشیه بر روی چهره برای دور ماندن از نگاه عابران به فروش انواع لیف و جوراب و… روزگار سپری میکردنند. اما امروزه فروشندگی از شکل سنتی و محدود زمان های گذشته خارج شده و شکل متفاوت و ابعاد وسیعی به خود گرفته است. زنان فروشنده امروز از دست فروشان در مترو و خیابان تا فروشندگان در بنگاه های املاک و بازاریابان و… ظاهر و برخورد بسیار متفاوتی با فروشندگان دیروز دارند. ظاهر و برخوردی که باتوجه به ذات فروشندگی _که نیازمند ملاطفت در کلام و سخن و ظاهر آراسته برای جلب نظر و فروش بیشتراست_ خواسته یا ناخواسته از شکل حیا گونه خود خارج شده و اسباب انحرافات بسیاری را برای خود و دیگر افراد جامعه ایجاد میکند.
فروشندگی در شکل مدرن خود شرایطی را فراهم کرده که زنان امروزه در محیطهایی حضور یابند که در گذشته سابقه نداشته و گاه مجبور شوند که برای موفقیت و جلب اعتماد و توجه بیشتر، میان حیا و پول یکی را انتخاب کنند. در اینجا ضمن احترام به تمام زنان فروشنده که گوهر حیای خود را به هیچ چیز دیگر نمی فروشند به ذکر برخی ازاین انواع فروشندگی میپردازیم.
بنگاه های معاملاتی و مشاوران بزک کرده
اگر گذارتان به بنگاه های معاملات ملکی که در نقاط مرکز به بالای شهر وجود دارند، افتاده باشد حتما با دختران و خانم هایی آرایش کرده و با ظاهر آن چنانی روبرو شده اید که برای نشان دادن منازل فروشی و یا اجاره ای، مشتریان را همراهی می کنند! این در حالی است که پیش از این خانم ها از حضور در مکان هایی چون بنگاه ها که جوی خاص و مردانه دارند خودداری می کردند.
اما طی سال های گذشته، دختران جوان و یا زنان در چنین محل هایی مشغول به کار شده و تمام ساعات روز را در آن به سر می برنند.
فروشندگان لباس ولوازم آرایش، مانکن های متحرک
شخصی فروشنده روسری است و حقوق ۵۰۰ هزار تومان در ماه را برای خود مناسب میداند و وقتی از او سوال میشود که چرا فکر میکند حقوق او بالاترین حد حقوق فروشندگی است، می‌گوید: «خوب فرق دارد. ببینید حقوق برای چه کاری؟ یک کار یا دوتا کار؟ فروشنده‌ای که بالای ۷۰۰ هزار تومان حقوق دارد فقط یک کار را انجام نمی‌دهند. طبقه بالا، دو مغازه بعد از پله‌های برقی فروشگاه "…” هست که لباس های مارک دار اصل می‌فروشند. خانمی‌هایی که آنجا هستند همگی بالای یک میلیون تومان حقوق دارند و یک خانم قد بلند با موهای فر بینشان هست که فکر کنم که در ماه بیشتراز یک میلیون تومان حقوق می گیرد. دلیلش این است که هم فروشنده هستند و هم مانکن. این دخترها را دستچین کرده‌اند و برند "…” به آنها پول می‌دهد تا محصولاتش را تن کنند. چه سر کار و چه خیابان و مهمانی باید این لباس‌ها تن‌شان باشد. تبلیغ این برند است.
همه فروشنده‌ها که زیبایی و استیل این کار را ندارند. آن خانم که گفتم موهایش فر است اصلاً کارش فروشندگی نیست. برند می‌پوشد و در پاساژ راه می‌رود تا بقیه تشویق شوند برای خرید. یکجور تبلیغ مد است. این را هم بگویم که به هرکسی که زیبائی و استیل دارد این پول را نمی‌دهند. مسئول مغازه تعداد مشتری‌هایی که می‌آورند را یادداشت میکند و اگر کار خودشان را بلد نباشند و نتوانند مردم را جذب کنند، کسی دیگر را جای‌شان می‌آورند. از این یک میلیون حقوق نصف آن خرج آرایشگاه و باشگاه ورزشی و لوازم آرایش و این چیزها میشود که بدن افت نکند و توی چشم باشند.»
فروشندگان تلفنی
در دنیای امروز بازاریابی به عنوان یک فن و علم تلقی شده و کم نیستند شرکت های خصوصی که برای فروش هرچه بیشتر خود زنانی را استخدام میکنند که از شرایط استخدامشان روابط عمومی بالاست. زنانی که برای فروش هرچه بیشتر و گرفتن پورسانت بالا مجبورند ظرافت بیشتری در کلام خود به خرج دهند و گاه ساعتها با مشتریان خود برای راضی کردن آنها به خرید صحبت کنند. صحبت هایی که در موارد بسیار باب دوستی و آشنایی بیشتر را فراهم کرده و قبح ارتباط صمیمانه با مشتری در آن معنایی ندارد.
پاساژهای کامپیوتری و موبایل
با مراجعه به پاساژهای فروش کامپیوتر و موبایل در سطح شهر زنان و دختران جوانی را خواهید دید که با آرایش های زننده ودور از شأن یک خانم برای کمک به فروش بیشتر توسط کارفرما جذب و به فروش موبایل، لب تاب، تب لت و قطعات کامپیوتر مشغول هستند. این پاساژها که پیش از این دارای محیطی کاملا مردانه بود با حضور خانم های بدحجاب و دارای آرایش نامناسب این روزها رنگ دیگری به خود گرفته است.
مدیران فروش بی حجاب و بهانه تجارت بین المللی
مدیرعاملان شرکت های بین المللی، استفاده از زنان بی حجاب را به دلیل ارتباطات تجاری شرکتشان با مشتری های بین المللی می دانند و اینکه مشتریان خارجی با حجاب خانم ها ارتباط چندانی برقرار نمی کنند! به همین دلیل هم هست که زنان در این شرکت ها باید بدون حجاب که ارزش و قانون کشور ما است حضور پیدا کنند و روابطشان با سایر کارمندان مرد و مشتریان بین المللی هم معادل رفتار زنان و مردان در کشورهای غربی باشد.
زوال اخلاقی زنان= زوال جامعه
به گزارش باحجاب، بهانه حضور در عرصه فعالیت های اجتماعی جهت تداوم مسئولیت ها نباید باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان گردد و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن زند وباعث فرو پاشی نظام خانواده ها گردد. ایجاد فضای ناامن اشتغال و زوال اخلاقی برای زنان و دختران در حوزه اشتغال علاوه بر آسیب‌های فردی برای آنها، جامعه را نیز با چالش مواجه می‌سازد. این معضل سبب ارائه الگوهای نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگی فکری و رفتارهای ضد فرهنگی را به دنبال دارد و در نهایت موجب تسری آسیب‌های اجتماعی و فرهنگ فاسد اشتغال میشود .کاش مسئولان امر کمی به فکر فرو روند.
آرزوی یک مادر شهید برای دیدار با رهبری
خواهر
شهید در مورد بهترین کادوی روز مادر برای مادرش اظهار داشت: از لحاظ معنوی
بزرگترین آرزوی ایشان ظهور امام زمان (عج) دیدن امام زمان (ع)بزرگترین
آرزوی ایشان است و آرزوی دیگر ایشان دیدن ایت الله خامنه ای نائب برحق امام
زمان است خیلی دوست دارند برای چند ثانیه هم شده باشد دیداری با مقام معظم
رهبری داشته باشند.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛
این روزها بیشتر با جمله بهشت زیر پای مادر است، مواجه می شویم. در
آستانه روز مادر همه فرزندان در تکاپو برای بزرگداشت مقام مادران فداکار
خویش هستند و می کوشند به نحوی شادی را مهمان خانه دل این عزیزان کنند اما
مادران شهدا مادرانی بسیار فداکارتر هستند که فرزندان برومندشان را بدرقه
راهی کردند که هر لحظه امکان داشت شهید یا جانباز شوند.
برای هر مادری حتی تصور از دست دادن فرزند هم امری زجرآور است. چگونه مادران شهدا دوری از فرزندی را که با هر تب یا ناراحتی کوچکش شب های زیادی بیدار مانده اند ، تاب آوردند. مگر ممکن است عزیزی را در راه خدا هدیه دهی و از مکتب عاشورا درس نگرفته باشی؟ بگویی تمام عزیزان من به فدای فرزندان ابا عبدالله (ع).
مادر کلمه ای مقدس است و بزرگترین قداست هستی خداوند مهری است که در وجود مادر می دمد که از جان خود برای سلامتی فرزندش گذشت می کند. مادران شهدا مقام بسیار والایی دارند بزرگترین گنجینه خود برای امنیت کشور فدا کرده اند از عزیزانشان در راه ظهور امام زمان (ع)گذشت می کنند .
این بار در ارتباط با روز مادر به سراغ خواهر شهید حمید نظری( لیلا نظری ) خواهر کوچک شهید که بعد از شهادت شهید حمید نظری متولد شد رفتم تا از دید ایشان مادر بزرگوار شهید حمید نظری را ببینم .
بزرگترین درسی که از مادر بزرگوارتان در زندگی آموختید چه درسی بوده است ؟
لیلا نظری اظهار کرد :اولین درسی که از مادر آموختم راستگویی بود. ایشان در هر شرایطی صادق هستند هر چند به ضرر خودشان تمام شود .
دومین درس افتادگی وتواضع است برعکس دیگران اهل کلاس گذاشتن نیستند .
همچنین مادرم به حجاب اهمیت زیادی می دهند و این بزرگترین درس برای ما ست.
مهمان نوازی مادر زبان زد عام وخاص است . ایشان با اینکه در دوران کهولت سن هستند وبزرگ خانواده به حساب می آیند اما در برخورد با هر مهمان از بزرگ تا کوچک برای استقبال وبدرقه تا درب خانه می روند.
در نماز مغرب به مادر شهادت فرزندش الهام شد
خواهر شهید از شهادت برادرش و نحوه اگاهی مادر می گوید: مادر پر از مهربانی وصبوری و گذشت هستند. مادرم قبل از اینکه خبر شهادت فرزندش را بشنود خودشان آن را حس کردند. هنگامی که نماز مغرب را می خواندند به ایشان الهام می شود که سر حمید از تن جدا شده است و برادرم شهید شده است ,بعد از اینکه از معراج شهدا با منزل تماس گرفته بودند واطلاع دادند برادرم شهید شده است مادر همان جا گفته بود فرزندم به فدای علی اکبر حسین (ع).
اوج فداکاری مادر در گذشتن از فرزندانش در راه امام حسین
وی گفت: در زمانی که حمید شهید شد برادر دیگرم نیز در جبهه حضور داشت . مادرم ان زمان گفته بودند همه فرزندانم فدای علی اکبر حسین (ع).
وی افزود: مادر به غیر از داغ برادر شهیدم داغهای زیادی در زندگی دیده اند ولی اصلا اهل جزع وفزع نیستند نسبت به بدیها وناملایمات زندگی بسیار صبورانه و با روح بزرگ برخورد می کنند.
وی بیان داشت: ولایتمدار بودن ایشان یکی از صفات بارز شخصیتشان است و در هر شرایطی پیرو ولایت وگوش به فرمان سخنان مقام معظم رهبری هستند .
اگر کاری برای ما و یا اطرافیان انجام دهند به گونه ای وانمود می کنند که گویی اصلا ایشان ان کار را انجام نداده اند .
بزرگترین هدیه ای که به عنوان روز مادر می توانید تقدیم ایشان کنید چه هدیه ای است ؟
لیلا نظری اذعان کرد :خیلی دوست داشتم به مادر کمک کنم که باسواد شوند. ایشان علاقه زیادی به خواندن قرآن و مفاتیح دارند احساس می کنم با وجود داغ ها وناملایمتی هایی که در زندگی دیده اند هیچ چیز تا این اندازه که خودش نمی تواند قرآن ومفاتیح بخواند ایشان را اذیت نمی کند .هر چند این مسئله را به زبان نمی آورند اما من از علاقه شدیدی که برای گوش دادن به قرآن ومفاتیح دارند متوجه شده ام .
دیدن رهبر یکی از آرزوهای مادر شهید است
وی افزود: از لحاظ معنوی بزرگترین آرزوی ایشان ظهور امام زمان (عج) دیدن امام زمان (ع)بزرگترین آرزوی ایشان است و آرزوی دیگر ایشان دیدن ایت الله خامنه ای نائب برحق امام زمان است خیلی دوست دارند برای چند ثانیه هم شده باشد دیداری با مقام معظم رهبری داشته باشند.
آرزوی دیگر مادرم با اینکه ایشان چند بار به کربلا مشرف شده اند امسال دوست داشتند همراه ما با پای پیاده زائر کربلا باشند با اینکه هرگز ندیدم به کسی برای به دست آوردن چیزی اصرار و التماس کنند اما برای پیاده روی اربعین اصرار زیادی داشتند که فرزندان ایشان را متقاعد کردند برای سلامتی ایشان خطر دارد .
در پایان برای تمامی مادران سلامتی وروزهای پراز عنایات حضرت زهرا (س)را آرزومند م .
برای هر مادری حتی تصور از دست دادن فرزند هم امری زجرآور است. چگونه مادران شهدا دوری از فرزندی را که با هر تب یا ناراحتی کوچکش شب های زیادی بیدار مانده اند ، تاب آوردند. مگر ممکن است عزیزی را در راه خدا هدیه دهی و از مکتب عاشورا درس نگرفته باشی؟ بگویی تمام عزیزان من به فدای فرزندان ابا عبدالله (ع).
مادر کلمه ای مقدس است و بزرگترین قداست هستی خداوند مهری است که در وجود مادر می دمد که از جان خود برای سلامتی فرزندش گذشت می کند. مادران شهدا مقام بسیار والایی دارند بزرگترین گنجینه خود برای امنیت کشور فدا کرده اند از عزیزانشان در راه ظهور امام زمان (ع)گذشت می کنند .
این بار در ارتباط با روز مادر به سراغ خواهر شهید حمید نظری( لیلا نظری ) خواهر کوچک شهید که بعد از شهادت شهید حمید نظری متولد شد رفتم تا از دید ایشان مادر بزرگوار شهید حمید نظری را ببینم .
بزرگترین درسی که از مادر بزرگوارتان در زندگی آموختید چه درسی بوده است ؟
لیلا نظری اظهار کرد :اولین درسی که از مادر آموختم راستگویی بود. ایشان در هر شرایطی صادق هستند هر چند به ضرر خودشان تمام شود .
دومین درس افتادگی وتواضع است برعکس دیگران اهل کلاس گذاشتن نیستند .
همچنین مادرم به حجاب اهمیت زیادی می دهند و این بزرگترین درس برای ما ست.
مهمان نوازی مادر زبان زد عام وخاص است . ایشان با اینکه در دوران کهولت سن هستند وبزرگ خانواده به حساب می آیند اما در برخورد با هر مهمان از بزرگ تا کوچک برای استقبال وبدرقه تا درب خانه می روند.
در نماز مغرب به مادر شهادت فرزندش الهام شد
خواهر شهید از شهادت برادرش و نحوه اگاهی مادر می گوید: مادر پر از مهربانی وصبوری و گذشت هستند. مادرم قبل از اینکه خبر شهادت فرزندش را بشنود خودشان آن را حس کردند. هنگامی که نماز مغرب را می خواندند به ایشان الهام می شود که سر حمید از تن جدا شده است و برادرم شهید شده است ,بعد از اینکه از معراج شهدا با منزل تماس گرفته بودند واطلاع دادند برادرم شهید شده است مادر همان جا گفته بود فرزندم به فدای علی اکبر حسین (ع).
اوج فداکاری مادر در گذشتن از فرزندانش در راه امام حسین
وی گفت: در زمانی که حمید شهید شد برادر دیگرم نیز در جبهه حضور داشت . مادرم ان زمان گفته بودند همه فرزندانم فدای علی اکبر حسین (ع).
وی افزود: مادر به غیر از داغ برادر شهیدم داغهای زیادی در زندگی دیده اند ولی اصلا اهل جزع وفزع نیستند نسبت به بدیها وناملایمات زندگی بسیار صبورانه و با روح بزرگ برخورد می کنند.
وی بیان داشت: ولایتمدار بودن ایشان یکی از صفات بارز شخصیتشان است و در هر شرایطی پیرو ولایت وگوش به فرمان سخنان مقام معظم رهبری هستند .
اگر کاری برای ما و یا اطرافیان انجام دهند به گونه ای وانمود می کنند که گویی اصلا ایشان ان کار را انجام نداده اند .
بزرگترین هدیه ای که به عنوان روز مادر می توانید تقدیم ایشان کنید چه هدیه ای است ؟
لیلا نظری اذعان کرد :خیلی دوست داشتم به مادر کمک کنم که باسواد شوند. ایشان علاقه زیادی به خواندن قرآن و مفاتیح دارند احساس می کنم با وجود داغ ها وناملایمتی هایی که در زندگی دیده اند هیچ چیز تا این اندازه که خودش نمی تواند قرآن ومفاتیح بخواند ایشان را اذیت نمی کند .هر چند این مسئله را به زبان نمی آورند اما من از علاقه شدیدی که برای گوش دادن به قرآن ومفاتیح دارند متوجه شده ام .
دیدن رهبر یکی از آرزوهای مادر شهید است
وی افزود: از لحاظ معنوی بزرگترین آرزوی ایشان ظهور امام زمان (عج) دیدن امام زمان (ع)بزرگترین آرزوی ایشان است و آرزوی دیگر ایشان دیدن ایت الله خامنه ای نائب برحق امام زمان است خیلی دوست دارند برای چند ثانیه هم شده باشد دیداری با مقام معظم رهبری داشته باشند.
آرزوی دیگر مادرم با اینکه ایشان چند بار به کربلا مشرف شده اند امسال دوست داشتند همراه ما با پای پیاده زائر کربلا باشند با اینکه هرگز ندیدم به کسی برای به دست آوردن چیزی اصرار و التماس کنند اما برای پیاده روی اربعین اصرار زیادی داشتند که فرزندان ایشان را متقاعد کردند برای سلامتی ایشان خطر دارد .
در پایان برای تمامی مادران سلامتی وروزهای پراز عنایات حضرت زهرا (س)را آرزومند م .
بازگشت خواننده های " ضد انقلاب" و "لس آنجلسی"
استفاده
از خواننده های ضد انقلاب و لس آنجلسی که بارها علیه کشور و ملت انقلابی
ایران برنامه اجرا کرده اند، برای تبلیغات انتخاباتی اقدامی عجیب است که
توسط فرد نزدیک به جریان انحرافی (عبدالرضا داوری) این‌بار صورت گرفته
است!
سرویس سیاسی شهدای ایران:عبدالرضا
داوری مشاور وزیر کشور در دولت دهم در صفحه توئیتر خود نوشت: امیدوارم در
دولت دوازدهم به ریاست #حمیدبقایی زمینه بازگشت و فعالیت هنرمندانی که دل
در گرو ایران و ایرانی دارند، فراهم شود!استفاده از خواننده های "ضد انقلاب" و "لس آنجلسی" که بارها علیه کشور و ملت انقلابی ایران برنامه اجرا کرده اند، برای تبلیغات انتخاباتی اقدامی عجیب است که توسط فرد نزدیک به جریان انحرافی (عبدالرضا داوری) این‌بار صورت گرفته است!
سوال اینجاست افرادی که با هدف نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کردند چه حد و مرزی برای وعده های انتخاباتی خود دارند، آیا برای انتشار چنین پست هایی برای بیشتر مطرح شدن اقدامی پسندیده است؟