دنیا خیلی بی رحمه ...!خیلی


 
دوچرخه دیدم!

سه چرخه و چهارچرخه هم همینطور!

امـــاهیچوقت نمی دونستم

 یه چرخه هم وجود داره

دنیا خیلی بی رحـمـــــه ، خیلی!




                                                     حاجی جون...

آخه فدات شم چرا منو با خودت نبردی؟؟

چرا تو باید الان کنار حوض کوثر باشی و من تو لجنزار دنیا گرفتار؟؟؟

حاجی جون مغزم داره سوت میکشه... بدجوری تب کردم...

آخه بدبختی اینه که حتی نمیتونم همین ساحل گیسوم یا انزلی که تو چند قدمیمه برم و یه تنی

به آب بزنم و تبم بیفته... آخه قربونت برم ... من برم دریا... اینا کجا برن؟؟؟


کمیل نوشت:

کمیل نوشت:
دیروز جنگ سخت بود

تیر و ترکشا مستقیم به هرکی میخورد و شهید میشد خانوادش سرش رو بالا میگرفت چون خانواده

 شهید بودن. امروز جنگ نرمه تیر و ترکشا غیر مستقیم اصابت میکنن

به هر کی بخوره، فساد میاره، بی حجابی، اعتیاد و...

و هر کی تو این راه بمیره خانوادش سرش رو پایین میندازه

چون فرزندشون در اثر اعتیاد، زیاده روی تو مصرف مشروب، بی عفتی و... مرده!!

حالا خداوکیلی دیروزیا خوب بودن یا امروزیا...؟؟؟


کمیل نوشت:

راستی حاجی قبلنا عده ای میگفتند شما رفتید بجنگید که چی بشه

خودتون خواستید و خودتونم شهید شدید

حاجی رفتی که آزادی داشته باشیم...؟؟

آخه واسه کی؟؟؟؟

واسه عده ای که آزادی رو فقط تو پوشیدن مانتوهایی که روز به روز تنگ تر

و روسری هایی که روز به روز کوچیکتر میشن میدونند؟؟؟

یا واسه اونایی که آزادی رو تو چشم چرونی و هرزگی و بی عفتی میبینن؟؟

دل نوشت:

دل نوشت:

چشمات کو برادرم..!!  فداش کردی..؟؟  برای چی..؟؟  برای کی..؟؟ برای دفاع از ناموست..!!

خوب شد..!! خوب شد که امروز دیگه نیستی..!!  نیستی تا ببینی..!!

بعضی ها که ادعای روشنفکری میکنن چه طوری لباس میپوشن..!!

چگونه رو حرفای شما پا میذارند..!!

آخ....!!!  شیطونه میگه....!!! اصلا به من چه.... اگه اصلاح میشن که هیچی!!! اگه نه:

پاشون بشکنه...


چه باک از تیر زهر الود دشمن؟؟؟

      



بسم الله الرحمن الرحیم...
مدتی بود که با این شدت بازی نکرده بودی با من؛

ترسیده بودم که ...

که مبادا دیگر با مَـنَـت میلی نباشد که جامم را نشکسته ای...

خیرَ حبیبِ من ...

شکرت میکنم با تمام وجودم - وجودی که از توست، یــا توست! -

شکر؛ که اینجا که ایستاده ام جاییست که از وسیله هایت هم کاری برنیاید؛ آدم خوب ها را می گویم...

جایی که "تنها" من بمانم و ... من بمانم و ...

بازی کن حبیبِ من

امــــا تو را به زهرای دردانه ات قسم... ارحم ضعفی و قله حیلتی ... نگذار در این بازی، بَد ببازم ...