شهدا شرمنده ایم


تا نفس می زنیم همه،  تا دمی که ما زنده ایم

یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم

توی قصه ی عاشقی ، همیشه بازنده ایم

فراموش نکنیم که از شهدا شرمنده ایم

دلامون شده خالی از، غم عاشقی و جنون

توی شهر ما این روزا فراموش شده یادتون

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

یاد صیاد وکاظمی ، یاد همت و باکری

یاد اون مردا به خیر یاد چمران و باقری

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

روز دشمن شب میشه، تا به خط می زنید همه

به ندای خمینی و با نوای یا فاطمه

وصیت کردید شما به اطاعت از ولی

ایشالا ما هم بشیم فدای سید علی

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم

روی لب های خشکتون ، السلام علی الحسین

علی اکبر شدید برای پیر خمین

توی قصه ی عاشقی ، همیشه بازنده ایم


شهادت


هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی
وقتی که می‌رسند خبرها یکی یکی

خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا
وقتی که می‌رسند پسرها یکی یکی

باب نیاز باب شهادت درِ بهشت 
روی تو باز شد همه درها یکی یکی

سردار بی‌سر آمده‌ای تا که خم شوند
از روی دارها همه سرها یکی یکی

رفتی که وا شوند پس از تو به چشم ما
مشتِ پُر قضا و قدرها یکی یکی

رفتی که بین مردم دنیا عوض شود
درباره‌ی بهشت نظرها یکی یکی

در آسمان دهیم به هم ما نشانشان
آنان که گم شدند سحرها یکی یکی

آنان که تا سحر به تماشای یادشان
قد راست می‌کنند پدرها یکی یکی


یکی یکی


و روزها و هنوزها می گذرد

 و ما همچنان

 دست هامان خالی است !



شهید


شهید منتظر مرگ نمی‌ ماند، یلکه اوست که مرگ را برمی‌ گزیند. 

شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، 

به اختیار خویش می‌ میرد و لذت زیستن را نیز می یابد 

نه همانند  کسی که دغدغه مرگ حتی آنی او را به خود  وا نمی‌ گذاردش

 و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آویزد