حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا در حکمی حجةالاسلام آقای حاج شیخ عباس محمدحسنی را به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
متن حکم فرمانده کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ عباس محمدحسنی
نظر به تعهّد و شایستگی و تجارب ارزنده، شما را به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم.
ارتقای هوشیاری و بصیرت دینی و انقلابی آحاد ارتش جمهوری اسلامی ایران و خانواده آنان، افزایش روحیهی صمیمیّت بین کارکنان ارتش با سایر نیروهای مسلح و تعامل اثربخش با فرماندهی کل آجا، مورد انتظار است.
از تلاشهای ارزشمند جناب حجةالاسلام آقای حاج سیّد محمدعلی آلهاشم در طول خدمت تشکر و قدردانی میکنم و توفیق خدمت بیشتر ایشان در سنگر امامت جمعه و توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّد علی خامنهای
۱۱ تیر ۱۳۹۶
اوایل تیرماه سال 58 مردی برای گذراندن دوره آموزش 15 روزه وارد پادگان امام علی تهران شد که شاید کسی فکر نمیکرد دوسال بعد تبدیل به یکی از اسطورهای ترین فرماندهان دفاع مقدس شود.
مردی که در 26 سالگی وارد سپاه میشود، در 27 سالگی وارد نبردهای سخت کردستان با ضدانقلاب و گروهکها میشود، پس از خوش درخشیدن در مقابله با ضدانقلاب کردستان در 28 سالگی فرمانده تیپ و بعداً لشکر 27 محمد رسولالله تهران میشود و در عملیاتهای فتح المبین و الی بین المقدس شگفتی میآفریند و در سن 29 سالگی برای مقابله با تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان، همراه نیروهایش به سوریه اعزام میشود.
اما سرنوشت این مرد بزرگ از 14 تیر ماه 61 که همراه 3 دیپلمات دیگر ایرانی در پست بازرسی برباره در لبنان بهدست نیروهای فالانژیست طرفدار اسرائیل ربوده میشود، در هالهای از غبار قرار میگیرد و تاکنون خبر موثقی از او در دسترس نیست.
به گزارش خبرنگار مجلس گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،امیرعبداللهیان دبیرکل کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین گفت: بر اساس مستندات موجود، چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی (در تابستان سال ١٣٦١) در زندان رژیم صهیونیستی بسر میبرند و هیچ سندی دال بر شهادت آنان وجود ندارد.
وی در ادامه گفت: تلاشهای سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی برای تعیین سرنوشت آقایان سید محسن موسوی، احمد متوسلیان، کاظم اخوان و تقی رستگارمقدم باید با جدیت از سر گرفته شود.
امیرعبدالهیان همچنین خبر داد: مجلس شورای اسلامی بزودی اقدامات جدیدی را در راستای تلاش برای آزادی و تعیین سرنوشت این دیپلماتهای انقلابی آغاز خواهد کرد.
آنچه می خوانید 30 خاطر از دوران زندگی پرافتخار شهید دکتر مصطفی چمران است که در سالروز شهادتإشان تقدیم شما بزرگواران می گردد. باشد که مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.
1- مدیر دبستان با خودش فکر کرد و به این نتیجه رسید که حیف است مصطفی در آن جا بماند. خواستش و بهش گفت برود البرز و با دکتر مجتهدی نامی، که مدیر آن جاست صحبت کند. البرز دبیرستان خوبی بود، ولی شهریه می گرفت.دکتر چند سؤال ازش پرسید. بعد یک ورقه داد که مسئله حل کند. هنوز مصطفی جواب ها را کامل ننوشته بود که دکتر گفت: «پسر جان تو قبولی . شهریه هم لازم نیست بدهی.»
2- سال دوم یک استاد داشتیم که گیرداده بود همه باید کراوات بزنند. سرامتحان، چمران کراوات نزد، استاد دونمره ازش کم کرد. شد هجده ، بالاترین نمره.
3- بورس گرفت. رفت آمریکا. بعد از مدت کمی شروع کرد به کارهای سیاسی- مذهبی. خبر کارهایش به ایران می رسید. از ساواک پدر را خواستند و به ش گفتند «ما ترمی چهارصد دلار به پسرت پول نمی دهیم که برود علیه ما مبازه کند.» پدر گفت «مصطفی عاقل و رشیده . من نمی توانم در زندگیش دخالت کنم» بورسیه اش را قطع کردند. فکر می کردند دیگر نمی تواند درس بخواند، برمی گردد.