پایه های تخت خوب به هم وصل نشده بود. تخت از هم وا شد و افتادی روی زمین. ما همه دست پاچه شدیم.ناراحتی از سر و روی بابا و مامان می بارید. دائم منو سرزنش می کردند.
مثل کوه صبر کردی و به آرامی گفتی: "تقصیر تخت نیست. من سنگین شده ام! تخت نتونست تحمل کنه!"